* «ريشه يابي يك خطاي درشت» ؛ نجفي نماد تكنوكراسي سالم
پ
کد خبر : ۷۵۶۳
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۲:۲۳ -16 June 2019
عبدی در مورد نجفی نوشته است که به جرات می‌توانم بگویم او از خوشفکرترین افراد بوده است؛ او را می‌توان یکی از نماد‌های تکنوکراسی سالم و کارآمد معرفی کرد.
عبدی در مورد نجفی نوشته است که به جرات می‌توانم بگویم او از خوشفکرترین افراد بوده است؛ او را می‌توان یکی از نماد‌های تکنوکراسی سالم و کارآمد معرفی کرد.

به گزارش «آزادی» ، عباس عبدی از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: حداقل در ۱۵ سال گذشته در بیشتر از ۵۰ جلسه حضور داشته‌ام که آقای نجفی یا عضو آن بوده‌اند یا حتی مدیر جلسه بوده‌اند. به جرات می‌توانم بگویم که یکی از بهترین و خوشفکرترین افراد بوده است. او را می‌توان یکی از نماد‌های تکنوکراسی سالم و کارآمد پس از انقلاب معرفی کرد. کسی که می‌توانستی با او حرف بزنی، سخنی غیرمعقول از او نمی‌شنیدی، حتی اگر با نظرش مخالف بودی.

بسیار محترم و خوش برخورد و آرام بود. هیچ‌گاه به یاد ندارم که عصبانی شده باشد؛ رفتاری که در جلسات و موضوعات حاد از سوی برخی افراد پیش می‌آید و دیده می‌شود. تند برخورد نمی‌کرد. خشک هم نبود و در سخنانش نوعی از طنز و مطایبه را می‌دیدید. اعتماد به نفس بالایی داشت. غرورش دوست‌داشتنی بود و برخلاف غرور مبتذل برخی افراد بود.

وی در بخش دیگری از یادداشتش نوشت: روشن است که باید این نتیجه را گرفت که او حتما به شرایط بسیار بحرانی رسیده بود و حتی اگر با سبق تصمیم هم همسرش را نکشته باشد، رفتاری کرده که خواسته یا ناخواسته منجر به قتل او شده است. این شرایط بحرانی چیست؟ و چرا وی به این نقطه رسید که یکی از سرمایه‌های ارزشمند ایران باید اکنون به اتهام قتل عمد آن هم همسرش محاکمه شود؟ ما شرایط او را به‌طور کامل درک نخواهیم کرد. تصمیمات لحظه‌ای تحت فشار‌های گوناگون برای هر کسی پیش می‌آید، ولی برای شخصی، چون آقای نجفی انتظار می‌رود که پیشاپیش در مسیری قرار نگیرند که دچار این وضع شوند. به نظر من سه خطای پیاپی موجب بروز این مشکل شده است.

اولین خطای آقای نجفی دل بستن به این خانم است. منظورم بد گفتن از آن خانم نیست. هر کسی اخلاقیات و روحیات خاص خودش را دارد. ما در زندگی عادی خود نیز با افراد بسیاری دوست می‌شویم، ولی فقط برخی از آنان را به عنوان دوستان دایم انتخاب می‌کنیم و با بسیاری از آنان قطع رابطه می‌کنیم. دل بستن در چنین موردی و برای شخصی، چون آقای نجفی نیازمند کنکاش و آگاهی‌های بسیاری از اخلاق و رفتار و انگیزه‌های طرف مقابل است. بعید است که این خانم خصوصیات اخلاقی و رفتاری یا انگیزه‌ها و انتظاراتش را توانسته باشد چنان پنهان کند که فرد پا به سن گذاشته‌ای، چون آقای نجفی متوجه آن‌ها نشود. همین که به اندازه ۱۳۶۲ سکه طلا مهریه درخواست کرده گویای مسائل زیادی است. ازدواجی که فقط چند ماه فرصت لازم داشته که به بن‌بست بخورد و حتی موجب اقدام به خودکشی شخصی، چون آقای نجفی شود، هیچ معنایی ندارد جز آنکه در انتخاب و دلبستگی به او خیلی خیلی با عجله و بدون تامل و حداقلی از تعقل رفتار شده است. به ویژه آنکه با همسر اولش بیش از ۴۰ سال زندگی مشترک داشته‌اند و با چنین وضعی به‌طور قطع آقای نجفی به سرعت دچار عذاب درونی نیز می‌شده است. نه تنها از جانب خانواده، بلکه از جانب دوستان نیز دچار این فشار هنجاری می‌شده است؛ بنابراین با فرض پذیرش رفتار طردکننده از سوی دوستان و خانواده، باید چنان انتخابی صورت می‌گرفت که نه‌تن‌ها به بن‌بست نمی‌رسید، بلکه عوارض دیگر را نیز کم می‌کرد. این اشتباه فردی آقای نجفی در حوزه خصوصی خودش است، ولی بازتاب و آثار عمومی و اجتماعی آن زیاد است.

اشتباه دوم آقای نجفی در حوزه عمومی رخ داد و مهم‌تر است. ناهمخوانی و ناسازگاری پذیرش مسوولیت شهرداری تهران با وجود چنین علاقه‌ای یا تعمیق چنین علاقه‌ای با حضور در شهرداری تهران است. اینجا ایشان نه فقط در حق خودشان بلکه در حق دیگران نیز مرتکب خطا و جفا شده‌اند. چون چنین فرض نانوشته‌ای وجود دارد؛ افرادی که می‌خواهند پست سیاسی بگیرند، نباید چنین مساله‌ای داشته باشند، حتی اگر بدون هیچ ابهام و اشکال حقوقی و شرعی باشد. آنان باید میان دلبستگی شخصی و پست سیاسی یکی را برگزینند. اگر پیش از شهردار شدن چنین رابطه‌ای را داشته که طبق اظهارات خودشان داشته، در این صورت مرتکب اشتباه مهمی شده است. این رفتار را در معاملات و حقوق «خیار عیب» می‌نامند. یعنی عیبی وجود داشته که فروشنده هنگام معامله و قرارداد آن را پنهان کرده و عملی غیراخلاقی است. حتی اگر پس از شهردار شدن این وضع حادث شده، باز هم باید آن را مطرح می‌کردند و نظر دوستان‌شان یا شورای شهر را می‌پرسیدند. مهم‌تر اینکه آقای نجفی می‌دانستند یا حداقل اینکه می‌گفتند که قرار است با فساد مبارزه کنند و نیز مخالفان سیاسی دارند و همه این‌ها می‌توانست مستمسکی برای آشکار کردن چیزی باشد که ظاهرا پنهان مانده بود. به علاوه این امور را ممکن است از افکار عمومی پنهان کرد، ولی از نیرو‌های اطلاعاتی که نمی‌توان در بلندمدت پنهان کرد؛ بنابراین چیزی که برای دیگران و مخالفان آشکار بوده چرا باید برای دوستانی که قصد همکاری دارند، پنهان بماند؟

عدم شفافیت رفتاری ایشان منشا اصلی اشتباه در ادامه این مرحله است. ایشان باید علت استعفا از شهرداری و همه آنچه رخ داده بود را خیلی شفاف بیان می‌کرد. اگر کار اشتباهی کرده بود، عذر می‌خواست و اگر کار خودش را درست می‌دانست نباید از شفافیت نگران می‌شد. ریشه بی‌اعتمادی مردم و حتی کنشگران اصلاح‌طلب در این‌گونه رفتارهاست. در این مرحله رفتار‌های دیگری رخ داده است که باید همه آن‌ها شفاف می‌شد و نباید به صورت زمزمه و غیرآشکار در می‌آمد. حتی در مورد طلاق همسر اول‌شان نیز خلاف‌گویی رخ داده که اصلا مورد قبول نیست.
منبع: فارس
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: