* بحران ایران چه درس‌هایی برای بریتانیا در برگزیت دارد؟
پ
کد خبر : ۹۰۳۲
تاریخ انتشار: ۰۳ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۰۰ -25 July 2019
کریسشن ساینس مانیتور:
با توجه به این که آقای جانسون عمدا متعهد شده تا اواخر ماه اکتبر بریتانیا را از اتحادیه اروپا خارج کند، ممکن است تصمیم قطعی تر میان برقراری نگه داشتن روابط با شرکای مهم اروپایی بعد از برگزیت و یا پیگیری روابط قوی تر با ایالات متحده، لازم باشد.

ارزش اتحاد و دوستی های طولانی مدت در چیست؟ تنش در خلیج فارس ضرورت جدیدی برای پرداختن به این سوال داده است زیرا بریتانیا - که دیگر قدرت بزرگی به حساب نمی آید - به خروج از اتحادیه اروپا نزدیک تر شده است.


به گزارش «آزادی»، برای نویسندگان عناوین خبری ممکن است هفته ای که گذشت به نام هفته سه «ب» خوانده شود: بریتانیا، بوریس (مثل بوریس جانسون، نخست وزیر تازه وارد) و برگزیت (مسئله سیاسی که او را به مقامی رساند که برای مدت طولانی دنبال آن بوده).


اما چیزی با اهمیت بزرگتر و درازمدت تری نیز با ورود آقای جانسون به ساختمان شماره 10 در Downing Street اتفاق می افتد. بریتانیا در حال تلاش برای تعریف جدیدی از جایگاهش در جهان است. و بحران غیر برگزیت در صدر مسائل دیگر - یعنی افزایش تنش بین المللی در رابطه با ایران و خلیج فارس - چالش هایی را که احتمالا بریتانیای جدید با آن مواجه است، نشان میدهد.
این یک یادآوری است که از نظر سیاسی و نظامی، بریتانیا به تنهایی، دیگر یکی از قدرت های بزرگ جهان نیست - به عنوان مثال قادر به ارائه پشتیبانی دریایی برای حمل و نقل تجاری خود در خلیج فارس نیست. این مساله تاثیر قابل توجهی داشته اما بستگی زیادی به ارتباطات بین المللی بریتانیا نیز دارد.


سه سال پیش، آقای جانسون، در یک نمایش کمپین خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا را به اوج رساند و کسانی که از ماندن در اتحادیه دفاع میکردند ار متهم کرد که "به شکلی غمگینانه توانایی های این کشور و کارهایی که میتواند انجام دهد را دست کم گرفته اند". وی گفت: "اگر ما رأی به خروج دهیم، این می تواند روز استقلال کشور ما باشد!" با الهام از نامزدی دونالد ترامپ، پیام او اساسا این بود: "دوباره بریتانیای کبیر را کبیر کنید".


آقای جانسون به وضوح هنوز معتقد است که او می تواند در برگزیت موفقیتی به دست آورد. در واقع، پس از پیروزی در انتخابات حزب محافظه کار برای جاننشینی ترزا می، همان لحن را به کار برد.


اما بحران ایران، محدودیت قدرت بریتانیا را در جهان امروز برجسته کرده است و انتخاب های دشواری که باید در تدوین هویت بعد از برگزیت صورت گیرد، را نشان داده است.


در میان این موضوعات احتمالا این موضوع وجود خواهد داشت که چگونه انگلستان خود را با کشورهای بزرگ اروپایی مانند آلمان و فرانسه و از سوی دیگر ایالات متحده همگام و همساز میکند، به ویژه از آنجایی که ایالات متحده از سوی طرفداران برگزیت به عنوان یک شریک تجاری بالقوه برای جبران خسارات اقتصادی ترک اتحادیه اروپا دیده میشود. بحران ایران این انتخاب را به مرکز توجهات کشانده است.


بریتانیا، فرانسه و آلمان همگی از امضاء کنندگان توافق 2015 برای محدود کردن برنامه هسته ای ایران در ازای لغو تحریم ها هستند. از زمانی که رئیس جمهور ترامپ در سال گذشته از توافقنامه خارج شد، بریتانیا و همکارانش در اتحادیه اروپا تلاش زیادی کرده اند تا آن را نجات دهند. اما تحریمهای آمریکا علیه تهران، اقدامات ایرانیان علیه حمل و نقل نفت در خلیج فارس و اقدام اولیه آنها برای بازگرداندن غنی سازی اورانیوم، این توافق را در حالت معلق قرار داده است.


در این ماه، انگلیس نشانه هایی از تمایل به سمت ایالات متحده را نشان داد اما فقط تا حدی. تفنگداران دریایی سلطنتی یک تانکر نفتی را در جبل الطارق توقیف کردند - ظاهرا به دلیل انتقال نفت به سوریه که تحت تحریم های اتحادیه اروپا قرار دارد، اما به نظر به درخواست ایالات متحده آمریکا که از این حرکت استقبال کرد. با این حال، ایران در روز جمعه گذشته تلافی کرد. با وجود هشدارهای یک کشتی نیروی دریایی بریتانیا، سپاه پاسداران به تانکر تحت پرچم بریتانیا وارد شد و آن را به بندر عباس هدایت کرد.


با توجه به اینکه بریتانیا تنها یک کشتی جنگی در خلیج فارس دارد - و دهه ها کاهش بودجه، انگلستان را بدون وجود نیروی دریایی کافی برای حفاظت از حمل و نقل خود کرده - دست دولت برای تهدید "عواقب جدی" کوتاه است. با این وجود، از زمان توقیف تانکرها، لندن برای پیوستن به پیشنهاد دولت ترامپ برای یک نیروی حفاظت بینالمللی تحت رهبری ایالات متحده که عمدتا متکی به شناورهای ایالات متحده است، مجاب شده است. بریتانیا و همکارانش در اتحادیه اروپا هنوز امیدوارند که توافق هسته ای ایران را نجات داده و از همه مهمتر از افزایش تنش نظامی با ایران جلوگیری کنند. قبل از این بریتانیا برای همراهی با یک سیاست تندروی آمریکایی بی میل بود.


دولت ترزا می در یکی از آخرین اقداماتن خود، ظاهر در تلاش برای به نتیجه رساندن شرط بندی خود است. جرمی هانت، وزیر امور خارجه، نامزدی که از آقای جانسون شکست خورد، این هفته اعلام کرد که در حالی که بریتانیا "از همکاری" با آمریکایی ها در خلیج فارس خوشنود است، اما خواستار یک نیروی حفاظت بین المللی تحت رهبری اروپا است، که تأییدی بر حمایت انگلیس از توافق هسته ای ایران است.


با این حال، با توجه به این که آقای جانسون عمدا متعهد شده تا اواخر ماه اکتبر بریتانیا را از اتحادیه اروپا خارج کند، ممکن است تصمیم قطعی تر میان برقراری نگه داشتن روابط با شرکای مهم اروپایی بعد از برگزیت و یا پیگیری روابط قوی تر با ایالات متحده، لازم باشد.


از یک نظر، مسئله هویت بین المللی بریتانیا به پایان امپراتوری آن بعد از جنگ دوم جهانی بر میگردد. در دهه 1960، دین آچسون، وزیر امور خارجه پیشین آمریکا، اظهار داشت که انگلیس "یک امپراتوری را از دست داده و هنوز نقش خود را پیدا نکرده است".
با این حال، بریتانیا هنوز یک عضو دائمی شورای امنیت و یک بازیکن بزرگ در ناتو باقی مانده است. و در پیوستن به جامعه اقتصادی اروپا، اولین قدم در راه ساخت اتحادیه اروپا در دهه 1970، نقشی به شکل قابل ملاحظه گسترش یافته را پیدا کرد و به عنوان یک نقطه اتصال ضروری بین ایالات متحده و اروپا مطرح شد.


اگر آقای جانسون وعده خود را در عرض چند ماه برای خروج از اتحادیه اروپا عملی کند، چالش اصلی اقتصادی خواهد بود. اما به طور گسترده تر، آنگونه که بحران ایران نشان داده است، بریتانیا پس از برگزیت باید راه های جدیدی برای نفوذ و حفاظت از منافع خود در سطح جهانی پیدا کند.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: