به گزارش
«آزادی» پیشتر یکی دوبار قدمهایی برای راه اندازی نشریات محلی برداشته شده بود؛ هم صاحبان اصلی ایده نمونههایی محدود در بعضی مناطق منتشر کرده بودند و هم برخی دیگر پس از آن تجربههایی را آزمودند، اما انتشار همزمان و پیوسته بیست و دو نشریه محلی با محتوای کلملا اختصاصی به صورت متمرکز یک کار بدیع و دشوار و بسیار سنگین بود.
این کار به کسانی نیاز داشت که چیزی بیشتر از تخصص یا تجربه روزنامه نگاری داشته باشند و به همین سبب برخی از نیروهای حرفهای و خوش نام مطبوعات که در آغاز با ما همراه شده بودند بعد از چندی کار را رها کردند و رفتند.
کسانی که سردبیر ارشد یا سردبیر و معاون سردبیر این نشریات بودند و اکنون هر کدام چهرههای نام آور عرصه رسانه اند، در برخی ویژگیها اشتراک داشتند که مهمترین آنها مردمی بودن و سادگی در عین هوشمندی حرفهای و کار تیمی بود.
یکی از آن افراد که رسانه محلی و خصوصیات متفاوت و متمایز آن را به خوبی شناخت و پایان نامه کارشناسی ارشد خود را به آن اختصاص داد دوست فقید و عزیز و نازنین ما مرحوم روح الله رجایی بود.
او از سویی خلق و خوی صمیمی و ساده و به شدت مردمی داشت و از سوی دیگر این روحیه را در چارچوب کار جدی و سازمانی قرار میداد.
از طرفی بسیار رفیق باز و خوش محضر بود و از طرف دیگر شؤون اداری و کار رسمی را رعایت میکرد.
بعد از همشهری محله به روزنامه همشهری هم رفت و در این فاصله برخی فعالیتهای جدی مطبوعاتی و فرهنگی و رسانهای دیگر نیز داشت تا این اواخر که در گفتگویی تلفنی از مسؤولیت خود برای سردبیری روزنامه جام جم خبر داد.
کسانی که با ویژگیهای خاص و منحصر به فرد کار رسانهای و فعالیتهای مطبوعاتی آشنایند به خوبی میدانند که ترکیب چندین جلوه رفتاری و شخصیتی و حفظ خصوصیات متعدد با هم در این حرفه بسیار دشوار است.
کسی که هم تجربه عملی از پایینترین سطوح حرفهای تا بالاترین جایگاه را داشته باشد و در عین حال اصول علمی و آکادمیک را بیاموزد. کسی که آلوده روابط سیاسی و باندبازیهای جناحی نشود، اما در همان وقت قواعد کار حرفهای را در مقابل خطوط و جبهههای سیاسی بفهمد و رعایت کند. کسی که از اعتقادات مذهبی خود برای متهم کردن دیگران استفاده نکند، ولی خودش کاملا مرز و خط کشی روشن و دقیق داشته باشد. کسی که در محیطهای مختلف کار کند و با همه همکاران از مرد و زن در ارتباط باشد، اما زندگی خانوادگی سالم و مطمئنی را پاس بدارد. کسی که هم بتواند تحلیلی انتقادی بر احوال کلان جامعه بنویسد و با وزیر و رییس مصاحبه کند و هم بتواند درد دلهای یک پیرمرد ناشناس را در یک بوستان محلی بشنود و از مشکل آب و برق ساکنان یک خیابان خاکی در حاشیه شهر گزارش بنویسد.
چنین کسی که ابعاد مختلف را با هم داشته باشد و در عین حفظ خصوصیت کاری و هویت تخصصی خود به جهات گوناگون متصف شود -که بسیار هم دشواریاب و ارزشمند است- کاری سخت و باری سنگین در دست و بر دوش دارد.
روح الله رجایی چنین بود، در کار حرفهای خود چنان بود که شاید اگر کسی او را نمیشناخت، تصور میکرد گرایشهای مذهبی خاصی نداشته باشد، ولی در همان حال وقتی برای پیاده روی اربعین به کربلا میرفت چنان بود که باز هم اگر کسی او را نمیشناخت نمیتوانست باور کند که با سردبیر یکی از مهمترین روزنامههای کشور قدم بر میدارد.