*
به گزارش «آزادی» اعتراضات مردمی، ناآرامیها و درگیریها در سطح کشور در حالی ادامه دارد که مجلس شورای اسلامی و نخبگان سیاسی سکوت و محافظهکاری پیشهکرده و ترجیح دادهاند همه چیز را به شورای عالی امنیت ملی و دیگرنهادهای نظارتی و امنیتی سپارند. از همین رو است که شاهدیم آن هیاهو اولیه خانهملتیها در واکنش به گرانی بنزین در چشمبرهم زدنی به فراموشی سپرده شد. تلخی قصه آنجا است علاوه بر آقایان و خانمهای به اصطلاح وکیل ملت، نخبگان و چهرههای مطرح سیاسی نیز خود را به کوچه علیچپ زده و طوری رفتار میکنند که انگار هیچ اتفاقی رخ نداده است. به عنوان مثال صدا از اردوگاه اصلاحطلبی و به طور خاص سید محمد خاتمی درنمیآید! فعالان سیاسی این جریان نیز اگر چه می دانند که سکوت کنونی موجب دلزدگی مضاعف افکار عمومی از این جریان خواهد شد اما اصرار دارند که همانطور دست به عصا حرکت کرده و کوتاهی خود در همراهی و همدلی با مردم را به نحوی توجیه کنند.
علیتاجرنیا، نماینده پیشین مجلس برای توجیه این رویکرد از بیتقصیری نمایندگان در جایگاه فعلی مجلس میگوید و سکوت نخبگان سیاسی را به خاطر دشواری موضعگیری در شرایط خلط اعتراض و اغتشاش میداند.
او در گفتوگویی با «آزادی» گفت: « به نظر من اتفاقی که این روزها در کشور میافتد ادامه مسیری است که در طی بیش از یک دهه گذشته دنبال و پیگیری شده است.»
به اعتقاد وی، وضعیت فعلی ناشی از آن است که «مطالبات سیاسی مردم به صورت مسالمتآمیز پاسخ مناسبی دریافت نکرده و به جای اصلاح امور ، سعی شده که با یک سری عملکردها افکار عمومی جامعه مسالهدار شود».
تاجرنیا توضیح داد: «زمانی که در ادبیات دولت گذشته شکاف بین طبقه فرودست و فرادست دائما تبلیغ میشد، زمانی که در ادبیات کاندیدای انتخابات گذشته بحث چهارصدیها و 96 درصدیها مطرح شد، زمانی که دائم میشنویم فساد در دولتها و اختلاس در دستگاههای مختلف وجود دارد و بیش از آنکه با اینها برخورد سیستماتیک شود، برخورد جناحی شود؛ کار به اینجا میرسد. وقتی سیستم قضایی آنچه که مربوط به مجموعه مخالفان خود میشود را بزرگنمایی میکند یا برعکس در دولت این اتفاق افتد؛ چنین میشود. مجموعه عملکردهای اجزای مختلف نظام است که بیتدبیرانه و بدون توجه به آثار مساله، این شکاف را تبلیغ کرد و در نتیجه آن یک بخش مهمی از جامعه ما که متناسب با پیشرفت شرایط بد اقتصادی قدرت خرید خود را از دست میداد، در عین حال شاهد بیشتر شدن شکاف با یک بخش محدود در جامعه شد. نهایتا این شد که این مجموعه مانند بشکهای از باروت شد که با یک جرقه کوچک اینچنین تحت تاثیر قرار گرفت».
این نماینده ادوار مجلس تاکید کرد: «در این رابطه تمامی نخبگان از کسانی که در اداره کشور نقش دارند و کسانی که به نوعی جزء گروههای مرجع بودند و نسبت به اتفاقی که در حال رخ دادن است بیتوجهی کردند؛ همه نمره مردودی میگیرند. اکنون نیز اینکه به خواهیم وضعیت را مجددا تقصیر بخشی در بدنه حاکمیت اندازیم و یا بخواهیم خود را مصون کنیم، اشتباه فاحش دیگری است. اتفاقی که افتاد باید ما را به این باور برساند که نیازمند پرکردن شکاف میان مردم و حاکمیت هستیم و راه آن درست عمل کردن است. نمی توان از مردم انتظار داشت که در شرایط بد اقتصادی سختی را تحمل کنند اما در بین مدیران و مجموعههای حاکمیتی و دولتی هیچ کاهش بودجه و خدمات را شاهد نباشیم. نمیتوان شرایط اقتصادی کشور اینچنین باشد و همچنان وزرای ما با پروزاها اختصاصی در کشور تردد کنند. نمیشود که شرایط برای مردم دشوار باشد اما بدنه دولت و بودجههای دولتی و حاکمیتی هر روز متورمتر شود. این ها مسائل و مشکلاتی است که در کشور وجود دارد و راهحل آن این است که حاکمان فارغ از اینکه در چه قوه و نهادی باشند، در جایگاه مردم قرار بگیرند و الگوهای رفتاری و معیشتی آنان کلا اصلاح شود. این احساس تبعیض که امروز در جامعه وجود دارد حتما باید رفع شود».
این فعال سیاسی اصلاح طلب در پاسخ به اینکه قبل از اصلاح وضعیت برای پاسخگویی به احساسات مردم چه باید کرد؟ و سکوت چهرههای سیاسی محبوب در این وضعیت چه پیامدی دارد؟ گفت: «بخشی از این سکوت به این مرتبط است که در کنار اعتراضات به حق مردم یک سری رفتارهای فرصتطلبانه صورت گرفت که اتفاقا منافع مردم را هم به نوعی هدف قرار میدهد. اختلاط اینها موضوع گیری را دشوار میکند. متاسفانه با توجه به اینکه اعتراضات هدایتگر درستی ندارد معمولا این اختلاط صورت میگیرد و مردم معترض که میخواهند به شکل مدنی اعتراض خود را بیان کنند نمیتوانند صف خود را از این افراد جدا کنند بنابراین برای چهرههای سیاسی و شخصیتها نوع مواجه بسیار دشوار است.»
وی افزود: «نکته بعدی این است که متاسفانه در یک چنین تصمیمگیریهای مهمی دولت و مجموعه تصمیم گیرنده که در اینجا سران قوا بودند بدون توجه به چهرههای مرجع، تصمیماتی میگیرند که طبیعتا عوارض آن دامن همه را میگیرد. در این شرایط از یک سو با مباحث درست و کارشناسی شده طرف هستیم و از یک سو با واقعیت های موجود جامعه لذا فکرمیکنم نوع تصمیم گیری در این مورد اخیر همه را دچار شوک کرد. به این جهت که تا چندی قبل گفته می شد که قرار است این تصمیمات با تاخیر انجام شود. هنوز خیلی از سیاسیون و نخبگان حتی نمی دانند که این شکل تصمیمگیری به چه دلیلی صورت گرفت و چرا تمهیدات لازم اندیشیده نشد.»
تاجرنیا همچنین درباره واکنش نمایندگان به رویدادهای اخیر و نادیده گرفته شدن نقش مجلس در روند اتخاذ تصمیم مورد بحث نیز گفت: « واقعیت این است که جایگاه امروز مجلس تقصیر نمایندگان نیست. تقصیر کسانی است که هر نوع ندای منتقدانه محترمانه را برنتابیند و شرایط به گونهای شد که حضور افراد آزاد اندیش و مستقل از جریانات سیاسی و فکری در مجلس کمرنگ شد. ما مجلس را به تابع بودن عادت دادهایم و نمیتوان از چنین مجلسی انتظار تحرک جدی داشت. وقتی افرادی در مجلسهای گذشته در راستای آنچه فکر میکردند درست است، حرکت کردند و بعد دیدیم در مجالس بعدی با آنان چه برخوردی شد نتیجه این است که مجلس و نمایندگان آن محافظهکار شوند. طبیعتا نمیتوان از یک مجلس محافظهکار انتظار تحول جدی داشت.»
وی همچنین با اشاره به اینکه «در این رابطه خاص بنده هم معتقد بودم بیتدبیری قبل از اعلام مساله شکل گرفته و بعد از آن هر نوع عقبنشینی میتواند تبعات منفیتری داشته باشد» گفت: « شاید مجلس هم با همین نگاه مصلحتاندیشانه و در عین حال محافظهکارانه یک نوع سیاست منفعل را اتخاذ کرده است. اگر میخواهیم مجلس در راس امور باشد نیازمند این هستیم که نمایندگان بتوانند با شجاعت و صراحت و در عین حال با حفظ حرمتها و منافع ملی کشور حرکت کنند. من فکر میکنم حالا حالاها با ایجاد چنین مجلسی فاصله داریم.»