*
نمایندگان مجلس این هفته با استفعای کاظم جلالی نماینده تهران موافقت کردند تا این چهره نزدیک به لاریجانی به عنوان سفیر رهسپار روسیه شود. رئیس مرکز پژوهشهای مجلس بعد از چهار دوره نمایندگی مجلس در حالی به عنوان سفیر منصوب شد که مرتبطترین سابقه کاری وی با این سمت رياست گروه دوستي پارلماني ايران و روسيه در دوره هفتم مجلس بوده است!
به گزارش «آزادی»، مخالفان این تصمیم در مجلس نتوانستند حرف خود را به کرسی بنشانند اما این انتصاب در بیرون از مجلس نیز با مخالفتهای جدی مواجه است. فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین در گفتوگویی با «آزادی» این انتخاب را نادرست و موجب دلسردی افراد شایسته در مجموعه وزارت خارجه دانست.
مجلسی با اشاره به سابقه روابط ایران و روسیه و اهمیت این مناسبات گفت: « با وجود فاصله جغرافیایی میان ایران و روسیه باید این کشور را مهمترین همسایه دانست. درست است که ما در طول تاریخ بسیار از این کشور آسیب دیدهایم اما این فاصله جغرافیایی کنونی فرصت برقراری تعامل ایمنتر را به ایران داده است. این همسایه بسیار ثروتمند است، جمعیت چندان زیادی ندارد. منابع طبیعی و انسانی خوبی دارد. درست است که توده بزرگی از جمعیت این کشور هنوز به بلوغ فرهنگی و سیاسی دست نیافتهاند اما روسیه به لحاظ تاریخی مرکز بسیاری از صنایع بوده است و اینها قابل توجه است».
وی افزود: « ما از قدیم دو همسایه اصلی داشتیم. روس و انگلیس، به این خاطر که همه مناطق اطراف ما به غیر از عثمانی در اختیار انگلستان بود و اینها دیپلماسی جدی ایران را تشکیل می دادند. اگر سفرایی که به روسیه میرفتند را تعقیب کنید خواهید دید که نسل بعد از نسل - مثل میرزا مسعودخان انصاری گرمرودی که اولین سفیر ایران در روسیه در دوران فتحعلی شاه بود و بعدا نوادگان او بارها سفیر شدند یا خانواده همین خانم انوشه انصاری که پدرش هم سفیر ایران در هند بود- همه روسیدانهای درجه یک بودند. به عبارتی اولین انتظار روسها همیشه از سفیر ایران این بوده است که روسیدان باشند. ساعد مراغهای و ... همه در این سطح بودند».
مجلسی ادامه داد: « اگر قرار باشد به یک کشورهای عربی سفیر بفرستید هم باید عربیدان باشد. غیر از دانستن زبان انگلیسی که زبان دیپلماتیک و لازمه سفیر شدن است در برخی کشورها و مناطق حتما باید زبان آنها را دانست».
وی همچنین به پیچیدگی روابط ایران و روسیه اشاره کرد و گفت: « روابط ایران و روسیه کش و قوس بسیار دارد و روسیه همواره سعی دارد ثابت کند که به کسی سرسپرده نیست و استقلال و حفظ منافع ملی روسیه را مرتب به رخ میکشد. حتی وقتی منافع این کشور ایجاب میکند و قدری به ایران روی خوش نشان میدهد، بلافاصله نخست وزیر اسرائیل را در مسکو میپذیرد و میخواهد نشان دهد که کار خود را میکند.»
مجلسی با اشاره به روابط اقتصادی دو کشور نیز گفت: «سفیری که به روسیه میرود باید دارای اطلاعات اقتصادی، صنعتی و سرمایهگذاری باشد که بتواند از پتانسیلهای عظیم این کشور استفاده کند زیرا ما با روسیه روابط تجاری گستردهای نداریم. آنها احتیاجی به نفت و گاز ما ندارند. هرچند اولین کشوری هستند که گاز ایران را خریدند و اولین ذوب آهن ایران در ازای قیمت آن گاز ساخته شد اما اما بعد از کشفیات گاز در این کشور که روسیه بزرگترین صادرکننده گاز دنیا شد دیگر نیازی به ما ندارند لذا ما فقط در عرصه مواد غذایی و ... میتوانیم با این کشور رابطه اقتصادی داشته باشیم. برقراری این ارتباطات نیز نیازمند اطلاعاتی است که در داخل مجموعه وزارت امورخارجه بسیار است».
این کارشناس مسائل بینالملل همچنین گفت: «من خودم با توجه به اینکه زمانی در وزارت امور خارجه بودهام اکنون احساس کارمندان حرفهای از این انتصاب را دقیقا درک میکنم. کارمندان وزارت خارجه به هیچ وجه خوششان نمیآید که بیگانگان را در راس کارهای قرار دهند که در آن کار تخصص لازم را ندارند و این ضایع کردن حق کسانی است که برای این کار تربیت شده و خود را ساختهاند. یک سفیر که با پنج سال و 10 سال سابقه کار سفیر نمیشود. در وزارت خارجه بعد از 20 سال تازه معلوم می شود که چه کسانی لایق هستند، چه کسانی دکور و چه کسانی به دنبال معامله و دلالی هستند. دکورها و دلالها به تدریج حذف میشوند و گروه سوم بلوغ پیدا میکند و بالا کشیده میشود. حال اینکه درست در بزنگاهها حقوق این گروه به کسانی داده شود که بر اساس ارتباطات ویژه، امنیتی یا دوستیها سمت میگیرند دلسرد کننده و از بین برنده روحیه دیپلماتهای کشور است.»
وی تاکید کرد: «انتظار این است که بعد از گذشت چهل سال امور یک روالی پیدا کند و یک روش معقولی باشد. من نمیدانم که آقای جلالی دارای خصوصیاتی که سفیر روسیه لازم است داشته باشد، است یا خیر اما امیدوارم اطلاعات ایشان به اندازه هشدارهایی که وکیل ارومیه به ایشان داد، نباشد».