*
«ما برای تجهیزات واکسن مشکل داشتیم. دریکی از تبادلات ارزی، چون فهمیدند که قطعهای که سفارش دادیم برای تولید واکسن است جلوی کار را گرفتند لذا برای دفعه بعد سفیر ما در آن کشور ناچار شد که آن وسیله را به عنوان اسباب منزل خود معرفی کند و به کشور وارد کند.»
این سخن اگر از زبان هر شهروند معمولی ایرانی بیان شده بود یا رسانهای آن را به عنوان یک خبر منتشر میکرد قطعا در بهترین حالت ممکن به جرم افشای اسرار دولتی محکوم میشد و البته اگر خوش شانس هم نبود باید تا مدتها برای اثبات جاسوس نبودن خود سعی و تلاش می کرد و انواع ادله را ارائه می کرد!
اما شاید قابل باور نباشد که این سخن را معاون اول رییس جمهور یعنی کسی که پیش از نشستن بر صندلی معاونت اول با شعار و ادعاهایی علم تولید واکسن داخلی بر دست گرفته بود، اما پس از پوشیدن ردای معاونت اول رییس جمهور مدال واردات واکسن بر سینه خود نصب کرد بیان شده است.
کرونا و تحریم دو غول ظالم و نامروتی بودند که به کمک هم آخرین رمقها و نای باقی مانده برای عموم مردم ایران را میگیرند، اما گویا قرار است این دو غول بزرگ یار کمکی به نام «سندرم زبان بی قرار مسئولان» را همراه خود داشته باشند که ضربههای نهایی و آخر بر پیکر ذهن و روان جامعه وارد کنند.
اینکه شعار تولید داخلی واکسن کرونا و علتهای تعلل در ارائه به موقع و سریع آن به دست عموم مردم چه بوده بحثی است که قطعا در آینده میتوان شفافتر و بهتر درباره آن سخن گفت و دلایل همه آن تاخیرها و ابهامات مشخص خواهد شد. اما در این سطور به آن پرداخته نخواهد شد و قصد بر این است که چند سوال و تذکر به مسئولان محترم در این شرایط حساس بین المللی و اقتصادی بیان شود.
نخست اینکه به معاون اول توصیه میشود به آرشیو سخنان خویش در دوران قبل از ورود به دولت مراجعه کنند و ببینند که درباره منافع و مواهب تحریمها و بی اثر بودن آنان چه لیستهای بلند و بالایی را در مواهب تحریم ها بیان می کرده اند و همچنین به سخنان و وعدههای روز شمار خود درباره تولید واکسن داخلی مراجعه کنند و قضاوت کنند در روزهایی که صدها ایرانی جان خود را از دست میدانند خود و دیگر مسئولان اطلاع رسانی نهادشان چه وعدهها و تاریخ شمارهایی را برای اقناع افکار عمومی بیان میکردند.
دوم هم اینکه بیان نقش یک سفیر دور زدن تحریم ها و وارداتوسایل واکسن سازی در قالب وسایل منزل نه تنها افتخاری ندارد بلکه مایه تاسف و نگرانی خواهد بود که چه تفاوتهای عمیقی میان ادعاهای پر طمطراق درباره حرمت و کرامت ایران و ایرانی در خارج از کشور که از تریبونها بیان می شود و اوضاع و احوال حاکم بر نمایندگیها و سفرای ایران در خارج از کشور است که قطعا با عناصر ی همچون عزت و حرمت و کرامت ایرانیان در تناقض است. البته هم عجیب نخواهد بود و هم قابل پیش بینی است که از این به بعد کشورها خارجی به بهانه همین سخنان در برابر سفرای ایرانی دچار تغییر رفتار شده و رفتارهای خارج از حیطه مراودات دیپلماتیک داشته باشند
اما این سوال مهم را هم می توان مطرح کرد که مگر مهمترین دلیل مخالفت با تصویب fatf دستیابی بیگانگان به اطلاعات و جزییات دور زدن تحریمها نبود؟ خب وقتی یک مقام ارشد دولتی در این سطح و در یک مراسم رسمی این جزییات را در اختیار بیگانگان قرار میدهد دیگر چه دلیلی برای مخالفت وجود دارد؟مگر همین سخنان به اندازه کافی بیانگر راه و روشهای کشور برای دور زدن تحریم های ظالمانه را نشان نمی دهد؟
به هر روی توصیه می شود معاون اول رییس جمهور این کلام مولی شیعیان عالم امام علی علیه السلام را که فرمودند: « سخن را تا نگفته اى اسیر توست، اما همین که گفتى تو اسیر او خواهى بود. زبانت را همچون طلا و نقره ات حفظ کن. اى بسا گفتن یک کلمه نعمت بزرگى را از انسان سلب کرده یا بلا و مصیبتى را فراهم ساخته است.» بارها و بارها تکرار کنند و به دنبال این نباشند تا با اطلاعیه های غیر اقناع سازی همچون اطلاعیه وزارت خارجه سرپوشی بر اشتباه سهمگین خود بگذارند.