*
حدود هفته از دیدار سید محمد خاتمی با اعضای شورای شهر تهران میگذرد و حواشی اظهارات رئیس دولت اصلاحات در این دیدار هنوز پایان نیافته است. او بهترین شیوه حکومت مردمی را «حکومت به روش فدرالی» دانسته و به موانعی که قانون اساسی در این مسیر ایجاد میکند، اشاره کرده بود. نسخه خاتمی اما مورد استقبال کاربران فضای مجازی و حقیقی قرار نگرفت. اصلاح طلبان و به خصوص شوراییها از اظهار نظر در این باره امتناع میکنند اما اصولگرایی ابایی از مخالفت صریح با وی ندارند.
ابوالقاسم رئوفیان دبیرکل حزب اسلامی ایران زمین یکی از همین مخالفان است که در گفت و گو با «آزادی» گفت: « نمیدانم قصد و نیت آقای خاتمی یا کسانی که طرفدار اداره کشور به شیوه فدرالی هستند واقعا چیست و چه شاخصهایی را برای آن تعریف میکنند اما معتقدم که فدرال بر اساس مکتب، ملیت و قومیت باشد چنانچه در گذشته تجربه شده و الان هم در عراق، سوریه و برخی از کشورهای اروپایی وجود دارد و جواب نداده است، غیر ضروری و نادرست است».
وی با اشاره به قانون مصوب 1316 و تقسیم کشور به صورت استانی که در سال 62 فراگیرتر شد، گفت: « به نظر من قطعا نیاز به فدرالیسم نداریم زیرا همه اقوام در کشور ما با هر گویشی و زبانی در نهایت صمیمیت و به شکل مسالمت آمیز کنار هم زندگی میکنند و در شرایط سخت و دشوار نیز به کمک هم میآیند. نمونهاش همین سیل اخیر».
این فعال سیاسی اصولگرا با تاکید بر اینکه مشکلات موجود در کشور ما ناشی از شیوه اداره کشور از سوی دولتها است و نه روابط مردم ، گفت: « حکومت به شیوه فدرال در تاریخ ایران تجربه شده و ناموفق بوده است. حتی در زمان هخامنشایان نیز فدرال بود و حکومت مرکزی به مناطق مختلف اختیار داده بود. به عبارتی تمرکز در حکومت مرکزی نبود و استقلال داده شده بود. در کتیبه نقش رستم میبینید که داریوش کشور را به ایالتهایی مختلف تقسیم کرده بود و هر کدام از اینها سکه ضرب میکردند و نیروی نظامی داشتند. این استقلال نظامی و اقتصادی یکی از عمدهترین خطرات فروپاشی برای یک حکومت است».
وی افزود: « من با با فدرالیسم اقتصادی آنطور که محسن رضایی طرح کرده بود، موافقم اما دادن اختیار در حوزههای نظامی، دفاعی و سیاسی درست نیست و خطر تجزیه ایجاد میکند».
رئوفیان ادامه داد: « تاریخ را اگر ورق بزنید میبینید که در سال 1324 یک کمیسیون سه جانبه متشکل شوری، انگستان و امریکا در مسکو برای ایران خواب دیدند و نوعی فدرالسیم قوی و خودمتختاری تعریف کردند. خواستند که در مدارس کردی، عربی و .. تدریس شود و یک شکاف میان حکومت مرکزی و ایالات ایجاد کنند. چرا این کمیسون تشکیل شد؟ دلشان که نسوخته بود. این طرح موجب جزیرهای شدن کشور و تقسیم قدرت مرکزی است. این دقیقا سیاست انگستان است که تفرقه انداز و حکومت کن. خوشبختانه در آن زمانها هم افکار عمومی ، مصدق و آیت الله کاشانی زیر بار نرفتند. حتی بعدتر که رزمآرا به دنبال ایجاد انجمنهای ولایتی بود، مخالفتهای شدیدی شد و امام نیز به شدت مخالف بودند».
این فعال سیاسی اصولگرا با تاکید بر اینکه « من به شدت مخالف کشورداری به شیوه فدرال هستم و آن را به مصلحت کشور نمیبینم» گفت: «امروز همه اقوام در ایران یک روز و در چند بدن هستند و مشکلی باهم ندارند. نمیدانم آقای خاتمی و طرفداران فدرالیسم به دنبال چه هستند امان من مشکل را در دولتها میدانم.»
وی افزود: « همین ایده خطر تجزیه را ایجاد کرده بود و ترس از این موضوع به دیکتاتوری رضاخان رسید. مساله این است که حکومت استبدادی نباشد نه اینکه خطر تجزیه ایجاد کنیم. برای رفع مشکلات کنونی باید حکومت را اصلاح کرد. اصلاح طلب و اصولگرا هر کدام یک جور فقط بر «من آنم که رستم بود قهرمان» تاکید میکنند و این درست نیست. وقتی دولت تشکیل میدهند باید به خواست مردم توجه کنند. ریشه مشکلات در قومیتها و زبانها نیست لذا نباید سیاست واحد و ملی را قربانی کرد. قربانی کردن سیاست ملی خدمت به کشور نیست».
رئوفیان در ادامه با اشاره به وجود شوراهای شهر و روستا گفت: « طبق قانون اساسی شوراهای اسلامی شهر و روستا تشکیل شده و این خود رگهای از حکومت فدرالی است. تصمیمات مهم مثل انتخاب شهردار در همین شوراها انجام گرفته میشود. سیاست گذاری برای اداره امور محلی نیز در این شوراها انجام میشود. اینها مصادیق عدم تمرکز در حکومت مرکزی است و نیازی به دادن اختیارات بیشتر به ایالتها نیست.»