به گزارش
«آزادی» نعمت احمدی، وکیل باسابقه دادگستری نوشت:
۴۲ سال وکالت کردم و در این مدت، کمترین آسیب را ندیدم و حتی یک توهین هم نشنیدم؛ بنابراین نمیتوان چنین واقعهای را به ناامنی جامعه وکالت یا فاسد بودن وکلا تسری داد. هرچند وکلا هم در جامعهای زندگی میکنند که ناگهان پرونده فساد اقتصادی چندین میلیاردی مطرح میشود که اعداد آن قابل هضم نیست.
همچنان که وقتی در جریان دادگاه بانک سرمایه مطرح شد که ایشان ۵۰ میلیارد تومان از آقای هدایتی گرفته، این رقم با هیچ منطق حقوقی سازگاری ندارد.
اساساً کسانی که چنین مبالغی را به وکیل میپردازند، در درجه اول کار خودشان ایراد دارد، به عبارت دیگر بخش زیادی از این مسأله به فسادی که متأسفانه حاکم است، باز میگردد.
اگر یک مسئول فاسد نباشد، یا اگر یک رئیس بانک فاسد نباشد، من وکیل نمیتوانم کار خاصی بکنم؛ بنابراین فساد یک چرخه به هم پیوسته است. از این رو معتقدم این حادثه، بویژه در طلیعه حضور آقای رئیسی در مقام ریاست دستگاه قضائی، میتواند فرصت خوبی برای پیگیری ریشههای مفاسد باشد. زیرا آقای رئیسی گفت که فساد را نباید تحمل کرد، حتی اگر کم یا در هر زمینهای باشد.
یک وکیل کشته شده است. هنوز مشخص نیست که علت قتل ایشان چیست، اما سیگنالهایی که داده میشود، مشخص میکند که ضمیر این اتفاق به کجا برمیگردد. به عنوان مثال وقتی دوربین محل قتل خراب میشود تا از صحنه قتل فیلمبرداری نشود، نشان میدهد که این اتفاق میتواند یک نمونه باشد که ما به مسأله فساد اقتصادی به صورت سطحی نگاه نکنیم، به عبارت دیگر این طور نباشد که در یک پرونده سه یا ۵ نفر را بگیریم یا در پرونده بابک زنجانی تنها شخص او یا دو نفر دیگر را بازداشت کنیم، این شیوه، ریشهیابی فساد نیست و پیامد آن نمیتواند مبارزه با فساد باشد، چه بسا میتواند زمینهساز کتمان وضع موجود باشد که همه میدانیم با کتمان نمیتوانیم با این مفاسد مبارزه کنیم.
من شنیدم که ثروت وکیل مقتول به میلیاردها تومان میرسید. باید تحقیق کرد که ایشان چه پروندههایی داشته و در این پروندهها با چه کسانی سر و کار داشته است؟ ما از این طریق باید به سرچشمه برسیم. یعنی اگر با فساد مبارزه کنیم، نباید مورد مقطعی و موردی باشد، بلکه باید فراگیر باشد. مثلاً در همین پرونده به صورت بسیار ساده میتوان مشخص کرد که ایشان چند سال وکیل بود، چه میزان ثروت دارد، این ثروت را از چه راهی کسب کرد، پروندههای مهم او چه بود، در این پروندهها با چه کسانی ارتباط داشت، تلفن همراه، کامپیوتر و دفتر او بررسی شود تا آدرس، نام و نشانی بسیاری از افرادی که با ایشان سروکار داشتند، مشخص شود.
اکنون دادسرای جنایی در حال پیداکردن سرنخ قتل است، اما من پیشنهاد میکنم که سرنخ فساد را پیدا کنند تا به سرچشمه برسند.
ما هزاران وکیل در کشور داریم، چرا برای آنان چنین اتفاقی نمیافتد؟ بنابراین این یک پرونده قضائی ساده نیست، بلکه میتواند یک پرونده جنایی برگرفته از یک فساد سازمانیافته و برگرفته از افرادی که مصدر کاری هستند، اما نفوذپذیر هستند، باشد، کسانی که میشود با عدد و رقم آنان را خرید. معتقدم این پرونده، یک پرونده جنایی مطلق که فردی یک وکیل را بر سر یک اختلاف ساده به قتل رسانده باشد، نیست، بلکه سرمنشأ یک فساد عظیمی است.
رئیس قوه قضائیه باید پرونده را به دست کسانی بدهد تا مشخص شود مرحوم حاجیان چه ثروتی دارد و از کجا آورده، مرتبطین با این آدم چه کسانی هستند و تا کجا نفوذ کردند.
نعمت احمدی، وکیل باسابقه دادگستری معتقد است این پرونده را نباید یک قتل ساده در نظر گرفت. او میگوید با روشن شدن همه ابعاد زندگی و ارتباطات این وکیل مقتول، میتواند به زوایای پنهان دیگری از پرونده فساد بانک سرمایه رسید.
این میتواند آغازی باشد بر تحقیق همهجانبه تا نمونهای از فسادی که تحت لوای ظواهر قانونی رشد کرده، برملا شود.