* دو راهی اصلاح طلبان
کد خبر : ۵۵۲۸
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۲:۱۶ -16 April 2019

دو راهی اصلاح طلبان

آذر منصوری، قائم مقام دبیرکل حزب اتحاد ملت در یادداشتی اختصاصی برای آزادی نوشت:

اصلاح طلبان برای تصمیم‌گیری درباره نحوه حضور در انتخابات‌های 98 و 1400 نیازمند بررسی و یک تصمیم‌گیری مبتنی بر واقعیت هستند زیرا در غیر این صورت پایگاه اجتماعی خود را از دست می‌دهند. این ضرورت ناشی از عملکرد نهادهای انتخاباتی در سه انتخابات اخیر است.


با این وجود باید در نظر داشت که نحوه حضور جریان های سیاسی در انتخابات همواره تابعی از شرایط موجود است و به همین دلیل اصلاح طلبان در مجموعه انتخابات های برگزار شده طی چهل سال گذشته - مشخصا در انتخابات هایی که بعد از دوم خرداد 76 برگزار شد - تابعی از شرایط موجود ، اقضائات، فرصت ها و تهدید را مورد توجه قرار داده‌اند. لزوم تقویت منافع ملی و در عین حال مساله مهم تقویت و جریان سازی برای دموکراتیزاسیون در کشور این ضرورت را ایجاد کرده و بررسی نوع و نحوه حضور اصلاح طلبان در ادوار انتخاباتی گذشته نشان می‌دهد که این جریان همین نگاه را داشته است.


جریان‌های سیاسی به طور طبیعی می خواهد که در نهاد و ساخت سیاسی قدرت تاثیرگذار باشد و انتخابات بخشی از حیات سیاسی آن ها است لذا به هیچ وجه نسبت به آن بی تفاوت نیست. انتخابات فارغ از اینکه کدام جریان سیاسی را به قدرت می رساند، فرصتی است برای طرح دیدگاه ها، نقد وضعیت موجود و ارائه برنامه توسط احزاب. همچنین فرصتی برای حیات و فعالیت سیاسی یک جریان سیاسی است که می خواهد صدای خود را به گوش برساند و آگاهی بخشی به جامعه از جمله اهداف آن است.


اصلاح طلبان نیز بر همین اساس، بعد از انتخابات پر مناقشه سال 88 به رغم همه محدودیت ها و شرایط موجود با دغدغه منافع ملی در انتخابات شرکت کردند. حمایت آن‌ها از کاندیداهایی که نسبتی با این جریان نداشتند برگرفته از همین دغدغه ها بود و موجب شد که انگیزه مشارکت در انتخابات ایجاد شود. درست است که عملکرد نهادهای انتخابی در سه انتخابات اخیر موجب طرح انتقاداتی شده و تنزل سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان شده اما فراموش نکنیم که نماینده عملکرد این جریان ، دولت اصلاحات است که جایگاه ایران را به لحاظ منطقه ای و بین المللی، پیشرفت و توسعه کشور، همچنین توجه به معیشت و زندگی مردم ارتقا داد. قاعدتا دولت مطلوب اصلاحات باید چنین معدلی داشته باشد. اما تن دادن به شرایط موجود در انتخابات های 92، 94 و 96 متاثر از همان دغدغه های ذکر شده بود. به خصوص انتخابات مجلس دهم که قاطبه کاندیداهای اصلاح طلب رد صلاحیت شدند و این جریان مجبور شد برای ارائه لیست، فراخوان دهد و کاندیدا پیدا کند.


قاعده رقابت احزاب و جریان های سیاسی در همه جوامع دنیا این است که یک جریان برای حضور در انتخابات به دنبال بهترین و و جیه‌المله ترین کاندیداهای خود می رود تا نماینده خوبی برای آن ها باشند و بعد از انتخابات نیز امکان پاسخگویی در قبال عملکرد آن ها وجود داشته باشد. این رویکرد است که سبب می شود مردم در انتخابات های آتی با دید باز وارد شوند و رای دهند.


به هر ترتیب شرایط مقدور و ممکن کشور برای اصلاح طلبان این جریان را به سوی انتخابات ناگزیر کشاند و همین ناگزیر ها سبب که اصلاح طلبان امروز از جانب مخالفین داخلی و مخالفین خارجی با واکنش هایی مبنی بر ضرورت اعلام ورشکستی مواجه باشند. سه دوره حضور سیاسی در انتخابات نتوانسته است کامیابی لازم را برای مردم ایجاد کند و نهادهای انتخابی را به سوی اثرگذاری حداکثری به پیش برد.


به اعتقاد من ، در چنین شرایطی اصلاح طلبان دو راه پیش رو دارند. یک اینکه اعلام کنند تحت این شرایط در انتخابات شرکت نمی کنیم زیرا تن دادن به حداقل ها و درافتادن در ناگزیرهای تحت تاثیر شرایط، ممکن است سبب کاهش بیشتر سرمایه اجتماعی باشد. بنابراین تا زمانی که اصلاح طلبان نتوانند کاندیدهای حداکثری خود را داشته باشند با توجه به وضع موجود و ادامه روند و رویکرد انتخابات های 94 و 96 نباید در انتخابات شرکت کنند.


راه دوم این است که با ادامه رویه سه انتخابات گذشته، اعلام کنند که به دلیل دغدغه نسبت به منافع ملی و مقدورها و ممکن ها باز هم ناگزیر از کاندیدهایی حمایت می کنند که بتوانند با مشکلات کمتری به ساختار قدرت راه یابند و برنامه ها را به پیش ببرند. این همان راهبردی است که در سه انتخابات گذشته در پیش گرفته شد و عملا امروز اصلاح طلبان را در یک تنگنای سخت قرار داده است. تنگنایی که موجب شد حتی آقای خاتمی نیز بگوید «دیگر تکرار می کنم های من با توجه به شرایط موجود نمی تواند موجب حضور و مشارکت حداکثری مردم در انتخابات شود».


در واقع و به بیان دیگر به نظر می رسد که شعار مطالبه حداقلی اصلاح طلبان در سه انتخابات گذشته در انتخابات بعد به مشارکت حداکثری مردم ختم نمی شود یا حداقل با سختی ها و مشکلات بسیار زیادی مواجه است. نظرسنجی های امروز بر این واقعیت دلالت می کند. بنابراین شرایط اصلاح طلبان در این انتخابات نسبت به انتخابات گذشته سخت تر شده است. کسانی که معتقد هستند تحت هر شرایطی باید در انتخابات شرکت کنیم باید توجیه لازم را برای مشارکت حداکثری مردم داشته باشند زیرا پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات منوط است به تحقق مشارکت حداکثری مردم.


مشارکت حداکثری در شرایط فعلی یک ضرورت است برای نشان انسجام کشور است اما به نظر نمی رسد که با ادامه رویه سه انتخابات گذشته و نوع اثرگذاری نهادهای انتخابی در حل مشکلات مردم ، قابل تحقق باشد و اصلاح طلبان باید برای این موضوع فکر چاره کنند.


این دو دیگاه همچنان مطرح است و باید در عرصه عمومی به گفت و گو گذاشته شود تا اصلاح طلبان بتوانند به یک جمع بندی واقع بینانه در شرایط موجود دست پیدا کنند. به نظر می رسد که با توجه به مجموعه شرایط موجود، ادامه روند محدودیت ها و اعمال نظارت استصوابی و مجموع مشکلاتی که نهادهای انتخابی با آن مواجه هستند، امکان مشارکت حداکثری در انتخابات 98 خیلی دور از واقعیت و خوشبنانه است.


مساله مهمد دیگر این است که حمایت از کاندیدهایی که توان نمایندگی جریان اصلاحات را ندارند تا چه حد اعتبار اصلاح طلبان خرج جریان هایی می کند که نمی توانند از عهده تحقق مطالبات مردم برآیند. این بحثی است که مجموعه اصلاح طلبان به خصوص در شورای عالی سیاست گذاری باید به آن بپردازند و به یک جمع بندی مناسب برسد. حضور در انتخابات سال 98 و 1400 منوط به جمع بندی در این باره است و اگر تصمیم نهایی واقع بینانه نباشد، این جریان پایگاه اجتماعی خود را از دست خواهند داد.

 

* قائم مقام دبیرکل حزب اتحاد ملت

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: