این بانگ آزادی است....
هفته گذشته حجت‌الاسلام والمسلمین سید احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران در خطبه‌های 2 آذر 97، با اشاره به یادداشت عباس عبدی در روزنامه ایران با عنوان "دوربرگردان فرهنگی" گفته بود: در یکی از روزنامه‌ها که از بودجه بیت‌المال تغذیه می‌کند، آمده که شراب‌های قلابی بلای جان مردم شده، به همین دلیل باید خرید و فروش شراب، آزاد شود، بنده به هیئت نظارت بر مطبوعات می‌گویم که شما باید رصد و برخورد کنید، نه اینکه من در خطبه‌ها بگویم.
عبدی نیز در واکنش به خطبه‌های امام جمعه تهران، در کانال خود نوشت که "آقای سید احمد خاتمی در نماز جمعه دیروز تهران بدون توجه به متن یادداشت «دوربرگردان فرهنگی» اینجانب در روزنامه ایران، نکاتی را اظهار داشت که مطلقاً در متن نبود بلکه به‌تعبیری در نقد آن بود".
متعاقبا حجت‌الاسلام والمسلمین خاتمی بدون اینکه به خاطر اشتباهش عذر خواهی کند در مطلبی که برای یکی از خبرگزاری ها فرستاد گفت : «اینجانب در خطبه نماز جمعه به نقد این نظریه مبنی بر اینکه (برای مقابله با مشروبات الکلی تقلبی باید مثل گذشته آنها را آزاد گذاشت و از راه‌های دیگر مقابله کرد)، پرداختم و اسمی از کسی نبردم.بر اساس آموزه‌های دینی، "گفته" یعنی (ما قال) را نقد کرده‌ام و همچنان این نظریه را مورد نقد می‌دانم، هرکس که آن را گفته است.»
اصل ماجرا هم این بود که عباس عبدی در ضمن مقاله خود در روزنامه ایران، این ایده را که لازم است برای کمتر آسیب دیدن افرادی که الکل استفاده می کنند، بهتر است به صورت قانونی الکل در اختیارشان قرار گیرد رد و نقد کرده بود؛اما امام جمعه تهران گویا متن عبدی را تا آخر نخوانده و پاراگرافی را هم که خوانده بود را دقیق نخوانده بود ، لذا از تریبون عمومی به نویسنده و روزنامه حمله کرده بود!
در حالی که افکار عمومی انتظار داشت که امام جمعه تهران به خاطر اشتباه در فهم و برداشت خویش، عذر خواهی کند،ایشان دست پیش را گرفته است تا پس نیفتد! ایشان به دلیل عدم برداشت درست از یک مطلب یا روخوانی احتمالی از روی بولتن های ارسالی، مستقیما هیات نظارت بر مطبوعات را خطاب قرار می دهد که با نشریه ایران به خاطر انتشار آن مطلب برخورد کند، اما در پاسخ می گوید ما قال را نقد کرده است!بر اساس منطق آقای خاتمی،از این به بعد هر کسی که درصدد رد کردن نظریه ای بود،حق ندارد آن را مطرح کند و بعد آن را نقد یا رد کند،چرا که حتی اگر برای رد کردن هم نظریه ای باطل را مطرح کند،مستوجب برخورد از طریق تریبون های نماز جمعه توسط آقای سید احمد خاتمی است.
بیم آن می رود صرف نظر از ابعاد فنی بحث،عدم عذر خواهی و احتمالا عدم طلب حلالیت امام جمعه موق تهران از مردم و روزنامه ایران و آقای عباس عبدی، عدالت امام جمعه تهران زیر سئوال برود و این گمان را تقویت کند که امام جمعه تهران چناچه حضرت امام در تحریر الوسیله می فرمایند با عدم عذرخواهی از عدالت هم دور شده باشد،حضرت امام در تحریرالوسیله در مورد عدالت امام جماعت می فرمایند: «عدالت،حالت نفسانی است که انسان را بر ملازمت تقوا وادار می کند و مانع از این می شود که انسان گناهان کبیره، بلکه بنابر اقوی صغیره ها را هم انجام دهد».
آقای سید احمد خاتمی به دلیل عدم درک صحیح محتوای یک مطلب، به ناروا نسبتی را به یک روزنامه می دهد و خواهان برخورد با آن می شود!عملی را که امام جمعه تهران انجام داده است در بهترین حالت اشتباه غیر عمدی است که برای جبران آن لازم است،عذرخواهی شود و به طریقی جبران شود و در بدترین حالت تهمت است که از گناه هان کبیره است!در هر دو صورت اگر سید احمد خاتمی، به جای فرافکنی،اقدام به عذر خواهی و حلالیت طلبی نکند، این ظن که وی از عدالت لازم برای حتی امام جماعت هم ساقط شده بر اساس نظر حضرت امام در تحریرالوسیله، تقویت خواهد شد.