*
به گزارش آزادی، «استفاده از هرگونه کاندیدای عاریهای توهین به جریان اصلاحات است». این را محمدرضا عارف در ششمین کنگره حزب ندای ایرنیان میگوید و به نوعی آب پاکی را روی دست علی لاریجانی میریزد تا بداند که اصلاحطلبان گزینه ائتلاف با کاندیدای غیر اصلاحطلب را از روی میز برداشتهاند. شاهد دیگر بر حذف این گمانه نیز اظهارات امروز محمودعلیزاده طباطبایی عضو حزب کارگزاران در گفتوگو با «برنا» است. این عضو حزب کارگزاران با تاکید بر اینکه حمایت از لاریجانی بعید است از همراهی حزب متبوعش با مجموعه اصلاحطلبان خبر میدهد.
به این ترتیب باید نتیجه گرفت که زور طیف چپ در جریان اصلاحات چربیده و کسی قصد ندارد که با حمایت مجدد از یک گزینه اصولگرا تجربه دولت روحانی را تکرار کند.
صرف نظر از حمایت از لاریجانی در انتخابات 1400 اما تنها یک روی سکه است و سوی دیگر باقی ماندن سوالی جدی است. سوال اینجاست که آیا جریان اصلاحات کاندیدایی قابل توجه و اعتنا در چنته دارد؟ کاندیدایی با قابلیت رایآوری که بتواند سرمایه اجتماعی ریزش کرده را پای صندوق بکشاند. کاندیدایی که قابلیت عبور از فیلتر دستگاههای نظارتی را داشته و همچنین قادر به تعامل با سایر کانونهای قدرت و اداره کشور به نحو مطلوب باشد. نگاهی به وضعیت اصلاحطلبان و نامهایی که این روزها مطرح است، همچنین در نظر داشتن تاکیدشان به ورود به کاندیدای خالص مصداق ضربالمثل جیب خالی و پز عالی است.
اسحاق جهانگیری
اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت روحانی و محتملترین گزینه اصلاحطلبان تا اینجای کار است. او از پشتوانه حزبی برخوردار است و یک اصلاحطلب خالص به حساب میآید. در انتخابات 96 و مناظرات آن نیز آنقدر گرد و خاک کرد که بتوان او را یک کاندیدای بالقوه و نسبتا مناسب به حساب آورد. جهانگیری اما نقاط ضعف بسیاری هم دارد. مهمتر از اینکه پایش در همه ناکارآمدیهای دولت تدبیر و امید گیر است. آن وقتی که اصلاحطلبان به او توصیه کردند راه خود را جدا نکرده و به منتقد وضع موجود تبدیل نشد. مسئولیت ارز 4200 تومانی و تبعات اقتصادی آن را به عهده گرفت و در بزنگاههایی مثل آبان 98 سمت دولت بود. همین کارنامه سبب میشود که در مناظرات انتخاباتی 1400 نتواند از وضعیت موجود انتقاد کند و با دفاع از این اوضاع هم که رای جمع نمیشود! ضمن آنکه حتی اگر فرض کنیم او حرفهای قشنگی برای زدن داشته باشد؛ اعتماد کردن مردم به او بعید است.
کاندیدای کارگزاران
جهانگیری احتمالا کاندیدای کارگزاران است اما این حزب هنوز رسما گزینه مورد حمایت خود را اعلام نکرده و نامهای دیگری نیز مطرح است. آنطور که حسین مرعشی چند قبل گفت، تا اواخل هفته جاری باید تکلیف کاندیدای این حزب اصلاحطلب معلوم شود. کاندیدایی که احتمالی یک نفر از بین فهرست شش نفرهای است که کمی قبلتر مرعشی اعلام کرده بود. غلامحسین کرباسچی دبیرکل کارگزاران اما اولین نامی است که از این فهرست خط میخورد. او نه ظرفیت تایید صلاحیت ندارد و نه مورد اجماع قرار گرفتن و نه رایآوری. بلافاصله بعد از او هم باید نام سیدمصطفی هاشمیطبا را خط زد که در انتخابات 96 چهارم شد.
تکلیف عبدالناصر همتی و رضا ملکزاده هم تقریبا معلوم است. ملکزاده که اصلا رجل سیاسی محسوب نمیشود، همتی هم کارنامهای ندارد که به آن اتکا کند. میماند جهانگیری که شرح نقاط ضعف و قوت او گفته شد و محسن هاشمی. این طور که گفته میشود، کارگزاران هاشمی را هم برای فرستادن به «بهشت» یا سرلیستی در انتخابات شوراها محفوظ نگه داشته است. بگذریم از اینکه او اندک محبوبت خود را بعد از نامه سرگشاده به فائزه و توصیه به عذرخواهی از دست داده است.
کاندیدای اعتماد ملی
حزب اعتماد ملی اگرچه هنوز با مشکلاتی مثل رد صلاحیت اعضای خود دست به گریبان است، فعالیتهای انتخاباتی خود را به تعویق نیانداخته و گزینههای حزبی را نیز مشخص کرده است. گزینههایی که هیچ یک در قد و قواره ریاست جمهوری نیستند. از الیاس حضرتی که با سابقهترین آنها است و چند دوره نماینده مجلس بوده گرفته تا محمدجواد حقشناس که اکنون بر کرسی شورای شهر پایتخت نشسته است. محمدعلی افشانی هم با تجربه ناموفق خود در شهرداری تهران همان قدر شانس ندارد که سید ابراهیم امینی عضو شورای شهر تهران.
گزینههای مورد نظر اعتماد ملی اگرچه اصلاحطلب خالص و از پشتوانه حزبی برخوردار هستند اما شانسی برای جلب حمایت سایر اصلاحطلبان ندارند. بعضا برای مردم نیز چندان شناخته شده نبوده و یک کاندیدای جدی به حساب نمیآیند.
نظر اتحاد ملت
اتحاد ملت بیشترین تاکید را بر معرفی کاندیدای اصلاح طلب داشته و دارد اما دستش از همه خالی تر است. در گمانهزنیها از افرادی مثل محسن صفاهیی فراهانی، محمدرضا خاتمی و علی شکوری راد نام برده میشد اما میدی به تایید صلاحیت هیچ یک نیست و دبیرکل حزب هم که مانع مضاعفی به نام سرطان پیش رو دارد. البته اخیرا زمزمههایی به گوش میرسد مبنی بر اینکه اتحاد ملت نیز در حال بررسی حمایت از جهانگیری است اما حسین نورانینژاد سخنگوی این حزب، این مطلب را نیز رد کرده و میگوید که هنوز تصمیمی در رابطه با گزینه مورد حمایت این حزب اتخاذ نشده است.
عارف و سایرین
سایر احزاب اصلاحطلب نیز در هفتههای اخیر از معرفی کاندیدای حزبی میگویند اما هیچ کدام از گزینههای آنان نمیتواند یک کاندیدای جدی به حساب آید. از صادق خرازی گرفته تا محمدرضا عارف که از مدتها قبل بر معرفی کاندیدای خالص تاکید داشته است. کیست که تصور کند عارف با آن کارنامه در مجلس دهم و شورای عالی سیاست گذاری اصلاحطلبان میتواند نظر مردم را جلب کند؟! اصلای کیست که تصور کند احزاب اصلاحطلب با علم به عدم محبوبیت او به خاطر عبور از فیلتر شورای نگهبان حاضر شوند اعتبار خود را خرج او کرده و پشت عارف بایستند؟! بر این اساس به نظر نمیرسد که اصلاح طلبان گزینه مناسبی برای ورود به رقابتهای انتخاباتی 1400 داشته باشند. گزینهای که هم تایید صلاحیت شود و هم رای آوری داشته باشد.