*
به گزارش آزادی، واکنشها به ماجرای مصاحبه اخیر فائزه هاشمی و ابراز علاقه او به تداوم ریاست جمهوری ترامپ از دیروز به حاشیه کشیده شد. البته حاشیهای که کماهمیتتر از متن هم نبود. این بحث درست از همانجایی به حاشیه رفت که نایب رئیس هیات نظارت بر رفتار نمایندگان، رفتاری کرد که از چشم ناظر مردم در فضای مجازی و رسانهای دور نماند.
حسن شجاعی، در حساب کاربری خود در توئیتر خود به فائزه هاشمی که موضع سیاسی خلاف نظر او دارد، تاخت و نوشت: «اگر قاسم سلیمانی نبود #فائزه کنیز داعش بود شاید».
این لحن و ادبیات وی با واکنشهای بسیاری همراه شد و کاربران در شبکههای اجتماعی یا فعالان سیاسی از او انتقاد کردند. به عنوان مثال پروانه سلحشوری نماینده تهران در مجلس دهم توییت کرد: «عجب زمانهای است؛ عدهای دین و اخلاق را به پای قدرت ذبح میکنند، همانها ادعای هر دو را دارند. لحظهای درنگ، اگر در این دنیا هیات نظارت هستید قیامتی هست که آن روز نتیجه نظارت بر شماست. دنیا ابدی نیست پایان آن مرگ است، نزدیکتر از آنچه تصور میشود. نوبت همه میرسد. فائزه هاشمی» یا محمدجواد حقشناس عضو شورای شهر تهران نوشت: «جای خالی شرم».
میزان واکنشهای توام با انتقاد از وی به قدری بود که ناگزیر شد به ارائه توضیح و تلاش برای توجیه کار خود. از همین رو گفت که به فائزه هاشمی توهین نکرده و منظورش از این توئیت این بوده است که «… هر کسی از نظر داعش کافر به حساب میآمد و به کنیزی گرفته میشد. داعش با زنان ادیان مختلف، تشیع و تسنن و ادیان دیگر، بازار کنیزفروشی راه میانداخت. صحبت من این است که اگر امثال حاج قاسم نبودند، به احتمال زیاد همین بازار در ایران به راه میافتاد و….»
غلامرضا ظریفیان، فعال سیاسی اصلاحطلب اما معتقد است که این قضیه را باید از منظر کلانتر نگاه و بررسی کرد. او در گفتوگویی با «آزادی» به ضعف مدیران و مسئولان در ایران از نظر آموزش و تربیت سیاسی اشاره کرد و گفت: « سیاستورزی یک امر حرفهای و در دنیای جدید، بسیار پیچیده است. بنابراین افراد باید برای این کار به دانشهای مختلف اعم از سیاست، جامعهشناسی اجتماعی و روانشناسی مردم مسلط باشند. یک سیاستورز باید بداند و فهم دقیقی از این داشته باشد که هر حرف وی دهها تاثیر را بر زندگی اجتماعی و فرهنگ عمومی دارد. وقتی یک وزیر یا رییسجمهور حرف میزند، سخنان او حتی آثار بینالمللی هم دارد و همه اینها ضرورت آموزش دیدن و تجربه کردن در این عرصه را چنانچه در خیلیجاهای دنیا مرسوم است، مطرح میکند».
وی ضمن انتقاد از واکنشهای مبتنی بر هیجان و بدون فکر برخی مسئولان و چهرههای سیاسی، گفت: « حاصل این رویه اولا تضعیف فرهنگ عمومی است و دوما ما را از یکسری اخلاق متعارف دور میکند و اجازه میدهد که با هر گویش و ادبیاتی با هم صحبت کنیم».
این فعال سیاسی اصلاح طلب نقش نظام حقوقی ضعیف را نیز جدی دانست و گفت: «در خیلی از جاها هر کسی که مسوولیت دارد، میداند که باید پیامدهای حقوقی حرف خود را هم بپذیرد اما چون نظام حقوقی ما ضعیف است، هر کسی به خود اجازه میدهد به راحتی درباره افراد صحبت کند و نظر دهد زیرا این حرفها پیامد حقوقی ندارد یا کم دارد به خصوص اگر فرد گوینده از یکسری پشتوانههای سیاسی هم برخوردار باشد.»
وی تاکید کرد: « در مجموع اینها باعث میشود فرهنگ عمومی آسیب ببیند. به اضافه اینکه صبر و تحمل و مدارا کم میشود و آسیب میبیند. افراد احساس میکنند در تعارض است که میتوانند مسوولیتهای خود را انجام دهند. همچنین خشونت در جامعه تقویت میشود و جامعه از آن دال مرکزی که نوعی منطق است، تهی میشود و نوعی سرگشتگی ایجاد میشود.»