این بانگ آزادی است....
به گزارش آزادی، وضعیت آمریکا بعد از انتخابات ریاست جمهوری آنطور که برخی اصولگرایان و رسانه‌هایشان در تهران انتظار می‌کشیدند به آشوب گسترده و درگیری فیزیکی آنچنانی ختم نشد. دونالد ترامپ اگرچه برای برهم زدن بازی و واگذار نکردن قدرت تلاش می‌کند اما مسیر قانونی را پیش گرفته است. گروه مورد اشاره در تهران اما همین فرصت را هم از دست نداده و حالا که دستشان در محکوم کردن دموکراسی در آمریکا خالی مانده، از در دیگری درآمده‌اند. حالا دیگر بخشی از اصلاح‌طلبان و به اصطلاح جنبش سبزی‌ها را در داخل هدف گرفته و می‌خواهد با به رخ کشیدن پیروی ترامپ از قانون آنان را متهم به آشوب‌گیری کنند. شاهد این مدعا دفاع کیهان از عملکرد انتخاباتی ترامپ و این ادعا است که او برخلاف میرحسین موسوی شکایت حقوقی کرد؛ آشوب به راه نیانداخت. یا مثلا اقدام تهران تایمز که عکس میرحسین و ترامپ رو بهم چسباند تا دست به مقایسه این دو بزند.
این رویه درحالی پیش گرفته شده که گویی نظام حقوقی و قضایی در ایران و آمریکا یکسان است! مدافعان ترامپ در جبهه اصولگرایی به این سوال که آیا میرحسین موسوی در سال 88 امکان اتخاذ سیاستی مشابه ترامپ را داشته است یا نه؟ توجهی ندارند و همین بی‌توجهی و نادیده گرفتن بخشی از واقعیت است که سخنشان را بی‌اعتبار می‌کند.
قیاس ترامپ و میرحسین موسوی به اعتقاد بسیاری از کارشناسان یک قیاس مع الفاق است و دلیلش نیز همان تفاوت‌ها در نظام پیگیری حقوقی بعد از انتخابات است. این تفاوت‌ها را در گفت‌وگویی با نعمت احمدی، حقوقدان بررسی کردیم.
او در گفت‌وگو با «آزادی» به تفاوت‌های موجود در نظام حقوقی ایران و آمریکا برای پیگیری شکایات بعد از انتخابات اشاره کرد و گفت: «در آمریکا راهکارهای قانونی تعبیه شده که ترامپ از همه آنها به خوبی استفاده کرد. الان ترامپ به قول معروف جر می‌زند. طبق قانون در آمریکا در هر ایالتی که اختلاف آرای بین نامزدها حدود نیم درصد باشد، بازشماری آرا شروع می شود. اما در ایران به خواسته باشماری آرای موسوی توجه نشد.»
وی افزود: «اگر در سال 88 نیز همان کاری که در انتخابات مجلس ششم انجام شد، انجام میشد وضعیت می‌توانست کاملا فرق داشته باشد. در انتخابات مجلس ششم علیرضا رجایی نفر سی بود، حداد عادل از جمله منتخبین نبود . شورای نگهبان بازشماری کرد و رجایی بیرون رفت و حداد عادل وارد مجلس شد. اگر بعد از انتخابات 88 نیز همین کار انجام می شد و تعدادی از صندوق ها را به صورت رندوم بازشماری می‌کردند، بحث تقلب جواب قانع کننده می‌گرفت اما چون بازشماری نکردند، استخوان لای زخم ماند».
نعمت احمدی تاکید کرد: « کسانی که الان هوادر ترامپ شدند، نمی بینند که ترامپ چه بلایی سر کشور ما آورده و به قول زنگنه فقط مانده آبدارچی وزارت نفت را تحریم کنند. تعجب می‌کنم چطور از کسی که بیخ گوش ما به عربستان اسلحه می‌فروشد یا حاج قاسم را به آن صورت تررو می‌کند، حمایت کرده و او را با میرحسین موسوی مقایسه و تشبیه می‌کنند. حرف میرحسین این بود که آرا بازشماری شود و مردم هم می‌گفتند رای من کو؛ اگر سال 88 همانند مجلس ششم عمل شده و بازشماری میشد، حتما آن اتفاقات نمی افتاد. این‌ها در دفتر تاریخ ثبت است. البته وقتی که یک نفر همیشه ندای مخالفت داشته باشد، دیگر برایش مهم نیست و فقط می‌خواهد که مخالفت کند و ابزار مخالفت هم دارد».
وی با تاکید بر اینکه مقایسه برخورد ترامپ و میرحسین موسوی بعد از انتخابات یک قیاس مع الفارق است، گفت: «با یک بصیرت ساده و معمولی در سال 88 و بازشماری درصدری از صندوق‌ها میشد پاسخ خیلی‌ها را داد. این همان کاری است که در امریکا صورت گرفت. مثلا در جورجیا دو هزار رای که به آرای ترامپ اضافه شد و در نتیجه تاثیری نداشت.»
احمدی خاطرنشان کرد: «واکاوی سال 88 در حال و هوای امروز امکان پذیر نیست. در یک شرایط مناسب تر و به دور از ترس از برخوردهایی که امثال شریعتمداری می‌کنند، میتوان بررسی کرد و گفت که مساله در آن زمان صفر و صد نبود. برخی خواهان ابطال انتخابات بودند که امکان نداشت و همان طور که رهبری گفتند، درست نیست. اما میشد بازشماری کرد».
وی با اشاره به چارچوب‌های حقوقی در ایران و آمریکا گفت: « بالاخره یک روزی باید در قانون اساسی ما تغییری در شیوه نظارت بر انتخابات داده شود. اکنون همه سرنوشت انتخابات از باب نظارتی به نهاد شورای نگهبان سپرده شده و تصمیم قضایی هم پشت آن نیست لذا این مباحث پیش می‌آید».
این وکیل پای یک دادگستری گفت: «اکثر کشورها یک دادگاه قانون اساسی دارند. یا در همین آمریکا که اکنون آقای شریعتمداری مثال زده ، دادگاه‌های هر ایالت این صلاحیت را دارند که به شکایات نامزدهای انتخاباتی رسیدگی کنند. وکلای ترامپ هم هر روز از این شکایت‌ها طرح می‌کنند. نکته قابل توجه آن است که انتخاب قضات فدرال و دیوان عالی کشور در امریکا در اختیار رئیس جمهور است. یعنی بسیاری از این قضات منتخب ترامپ و حزب جمهوری خواه هستند. همین قضات اکنون شکایات ترامپ را بررسی کرده عمدتا آن را رد می‌کنند».
نعمت احمدی ادامه داد: « به هر کیفیت مساله قانون انتخابات در کشور ما نیاز به یک بازنگری اساسی دارد. اصل 99 قانون اساسی باید به گونه واقعی تفسیر شود. نظارت بر انتخابات وقتی بر عهده شورای نگهبان است باید در نظر داشت که انتخابات زمانی شروع و زمانی تمام می‌شود. شورای نگهبان اما این نظارت را تسری داده به همه زمان‌ها . یعنی افرادی که در معرض کاندیداتوری قرار می‌گیرند در فیلتر شورای نگهبان می‌روند. الان حتی می‌خواهند این نظارت را تسری دهند به بعد از نمایندگی. ضمن اینکه شورای نگهبان فرمولی دارد که ما از آن سردر نمی‌آوریم. مثلا آقای هاشمی رفسنجانی سیزده، چهارده بار از این شورا تایید صلاحیت گرفته بود و در حالی که رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و منصوب رهبری بود، رد صلاحیت شد.»
وی همچنین گفت: «از نظر تاریخی و حقوقی این تضاد مطرح است و سوال میشد که این پارادوکس چطور قابل حل است؟ هاشمی درحالی که منصوب رهبری به عنوان ریس مجمع تشخیص مصلحت نظام است، از شورای نگهبان که تایید صلاحیت نمی‌گیرد! یا محمود احمدی‌نژاد که از طرف رهبری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است و می‌تواند در کنار آقای خاتمی، جنتی و .. درباره اختلافات مجلس، سیاست‌های کلان کشور و ... تصمیم گیری کند از سوی شورای نگهبان تایید صلاحیت نمی‌شود علی رغم اینکه قبلا هم تایید صلاحیت‌هایی از شورای نگهبان گرفته و در دادگستری حکمی علیه او وجود ندارد! همه این‌ها یعنی ما نمی‌دانیم فرمول شورای نگهبان چیست؟»
نعمت احمدی ادامه داد: «شورای نگهبان که شورای مصلحت نیست. باید همیشه طبق قانون و به صورت مشخص عمل کند. به هرحال ما در ایران این مساله را داریم و یک روزی باید دادگاهی به عنوان دادگاه قانون اساسی یا قانون جامعی برای نظارت بر قانون انتخابات ایجاد شود که دچار چنین مسائلی نشویم. مسائلی مثل اینکه شورای نگهبان در انتخابات مجلس ششم با بازشماری موافقت کند و در انتخابات سال 88 موافقت نکند».