*
به گزارش «آزادی»، دعوا بین قوا – خصوصا مقننه و مجریه - دوباره بالا گرفته است. مساله این بار ریشه گرانی و مشکلات اقتصادی موجود، همچنین رویکرد دولت برای حل مسائل است. البته این طور که معلوم است ظاهر قضیه این بوده و برخی عوامل سیاسی و انتخاباتی نیز در شروع دوباره مجادله سهم دارند.
ماجرا از نطق یکشنبه باقر قالیباف در مجلس شروع شد. همان وقتی که با تاکید بر اینکه گرانیها به پاستور، بهارستان، میرداماد و باب همایون ربط دارد و دولت را متهم کرد که به تصمیمات در جورجیا، میشیگان و آریزونا چشم دوخته است. این سخن قالیباف نه تنها بیپاسخ نماند که سبب شکلگیری یک منازعه یک هفتهای شد. اول از همتی رئیس کل بانک مرکزی نامه نوشت و با اشاره به عملکردش خواست که مجموعه تحت مدیریت او را وارد حاشیه نکنند. بعد هم نوبخت به میدان آمد و تاکید کرد که مردم خواهان رفع تحریم هستند نه اعانه . اسحاق جهانگیری هم با سخنان تند درباره نقش بودجه در ادب کردن سیاستمدرانی که فقط شعار میدهند، کار را تمام کرد.
حسن روحانی اما راضی نشد و خودش هم در جلسه هیات دولت از خجالت رئیس مجلس درآمد. مثلا آنجا که گفت دنبال قهرمان شدن نیست و طرف دیگر مجادله را متهم کرد به سیاسیکاری.
اینکه مجادله مذکور کی تمام یا بر موضوع دیگری متمرکز میشود، معلوم نیست اما آنچه مسلم است، خسته شدن مردم از این دعواها است. مردمی که نان شب را از زیر سنگ درمیآورند و تحت فشار تحریم و حالا هم کرونا، به سختی روزگار میگذرانند دیگر حوصله این مجادلات را ندارند.
فعلان سیاسی و رسانهای اما گوششان بدهکار این حرفها نیست و کار خود را میکنند. مثلا سید محمود میرلوحی، عضو شورای شهر تهران در گفتوگویی با «آزادی» این بگومگوها را ناگزیر میداند و میگوید: «فضای سیاسی در همه کشورهای دنیا از جمله ایران پر از تفاوت دیدگاه و اختلاف نظر است لذا بروز برخی بگومگوها ناگزیر است. اصولا نمیتوان انتظار داشت که دیدگاههای دو جریان و جناح متفاوت در همه مسائل با هم یکی باشد و حساسیتهای آنان با هر مناسبتی دامن زده نشود. اتفاقا در این کشمکشهایی که بروز میکند تکلیف خیلی مسائل روشن میشود و نمیتوان بدون در نظر گرفتن اصل ماجرا کسی را متهم کرد که چرا اظهارنظری داشته یا کنایهای زده است.»
وی افزود: «برای درک بهتر وضعیت فعلی باید توجه داشته باشیم که قدرت اکنون بین دو جریان سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب تقسیم شده است. یعنی اصولگرایان در مجلس مستقر شده و اعتدالگرایان که از حمایت اصلاحطلبان برخوردار شدهاند در دولت حضور و مسئولیت اداره کشور را به عهده دارند.»
میرلوحی ادامه داد: «حواشی اخیر و بگومگوهایی که هر از گاهی بروز میکند ناشی از آن است که این دو جریان در مسائلی مثل رفتار اقتصادی، یارانه و ... اختلافنظرهای بسیاری دارند و این اختلافات در مواقعی بروز پیدا کرده است. مثلا دولت آقای خاتمی برنامه چهارم توسعه را به مجلس ارائه کرد و با تصویب آن بحث نرخ سوخت و ... چارچوب پیدا کرد اما بعدا مجلس هفتم تحت عنوان تثبیت قیمتها آن برنامه را بیاثر کرد. در ادامه همان رویه نیز شاهد بودیم که آقای احمدینژاد بحث یارانه را مطرح کرد و اگرچه در اصل موضوع و شیوه مورد تایید بود، در عمل موجب آن شد که عمده منابع کشور صرف یارانه شده و سهم بخشهایی مثل صنعت، حمل و نقل و ... پرداخته نشود. بعد هم که اصل 44 پیش آمد، دیدیم که خصوصیسازی چه سرنوشتی پیدا کرد و عملا از دولتی به خصولتی تبدیل شد.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب جریان رقیب را مقصر بروز این مجادلات دانست و گفت: « همین دوستان در شرایطی که دولت به خاطر موانع فروش نفت و شیوع ویروس کرونا با مشکلات گسترده دست به گریبان است، از یک سوی سیاسیکاری کرده و از سوی دیگر دنبال پیاده کردن همان سیاستهایی است که ما معتقدیم اگر دنبال نشده بود، وضعیت امروز کشور این نبود.»
وی افزود: « آقایان چطور شعارهای انتخاباتی مطرح کرده و با استفاده از اینکه بخشی از جامعه بدون توجه به تبعات اقتصادی، از افزایش یارانه استقبال میکنند، به دولت فشار آورده و در کمال بیانصافی و با لحنی که پسندیده هم نیست، دولت را متهم میکنند که نگاه شما به میشیگان و جرجیا است. با در نظر داشتن پیشینه اختلافات و این نکات است که معتقدم بروز کشمکشهایی بین مسئولین بعضا ناگزیر است و ایرادی هم ندارد. در همین بگومگوها است که تکلیف خیلی مسائل برای مردم روشن خواهد شد. لذا وقتی که آقای رئیس مجلس در این شرایط دولت را متهم میکند که نگاهش به بیرون است و به نوعی به دولت و سیاستهای آن مثل مذاکره بیاحترامی میکند، نمیتوان انتظار داشت که آقای رئیس جمهور ساکت مانده و هیچ پاسخی ندهد.»