*
هرچهقدر در شورای عالی و فراکسیون امید و بقیه جاها ساکت بود، بیعمل؛ با جار و جنجال رفت. محمدرضا عارف که در ماههای گذشته نامش با استعفا از شورای عالی گره خورده بود بالاخره کار را تمام کرد و تصمیم به کنارگیری رفت. آن هم یک کنارگیری پر حاشیه.
به گزارش «آزادی»، به جای آنکه مثل همه سیاسیون یک نامه و بیانیه نوشته و با اشاره به علل تصمیم خود، از استعفایش بگوید، درست درحالی که برخی شایعات درباره ارائه پیشنهاد استعفا به وی مطرح بود اجازه داد که یک خبرگزاری در لابهلای یک گزارش خبر را اعلام کند!
چهرههای نزدیک به وی مثل علیرضا خامسیان که تا همین تازگیها و بعد از استعفای موسوی لاری به جد منکر استعفای عارف بودند هم خبر را تایید کرده و عجیب آنکه گفتند او پیش از اسفند 98 این تصمیم را گرفته است. به گفته آقایان عارف چون نخواسته بود قبل از انتخابات چنین موضوعی را بیان کند، نامه استعفا را به داوود محمدی یکی از اعضای شورای عالی سپرده است!
گذشته از اینکه همه این مسائل سبب تشکیک برخی رسانهها در جدیت ماجرای استعفا شد اما آقایان همچنان از تاثیر خداحافظی عارف و حتی احتمال انحلال شورای عالی نوشتند. اینکه سازوکار مورد بحث جدا پتانسیل ادامه کار را دارد یا باید مورد بازنگری قرار بگیرد، بحث دیگری است اما این همه اثرگذار دانستن استعفای عارف مایه تعجب بود. گویی این گروه از اصلاح طلبان از عارفی غیر از آنکه ما میشناختیم صحبت میکردند.
محمدرضا عارف مگر در دوره ریاست خود بر این شورا و حتی در زمان حضورش در پارلمان چه کرده است که حالا استعفایش قرار است این همه اثر گذار باشد؟! نگاهی به سیاست ورزی شبه اصلاح طلبانه عارف این در این تشکل سیاسی حتی این گمانه را به ذهن برخی از فعالان رسانهای رساند که همه این جنجالها هدفی غیر از جلب توجهها به عارف و فراهم کردن بستری برای بازیابی جایگاه سیاسی وی ندارد. برخی از رسانههای اصولگرا همچون سایت فردا – رسانه نزدیک به قالیباف – این گمانه را مطرح کردند که عارف به هیچ وجه قصد رفتن ندارد و صرفا میخواهد خودش را که به خاطر عدم کنشگری صحیح درحال فراموش شدن بود، دوباره در معرض توجه قرار دهد.
گفتنی است، برخی دیگر نیز این غائله را دارای هدف انتخاباتی دانستند. بر اساس این تحلیل جناب عارف چون میداند د جریان اصلاحات آنقدر اعتبار ندارد که وقتی بزنگاه انتخابات رسید کسی پشت سرش ایستند از او حمایت کند، ترجیح داد پیش دستی کرده و راه خود را جدا کند. بر اساس این دیدگاه عارف در انتخابات ریاست جمهوری 1400 کاندیدا خواهد شد و منتظر اصلاح طلبان نمیماند که از وی حمایت نکنند یا در دقیقه نود او را به یک کاندیدای دیگر که شاید اصلاح طلب خالص هم نباشد، بفروشند.
استعفای عارف البته اگر جدی باشد و دو روز دیگر مورد تکذیب قرار نگیرد، برای اصلاح طلبان هم زیاد بد نیست. به خصوص برای کارگزارانیها که هر بار از ضرورت ائتلاف و اقدام متناسب با شرایط گفتهاند با واکنشهای عارف و اصرارش به استفاده از کاندیدای کاملا اصلاح طلب در انتخابات آتی مواجه شدهاند.
نکته دیگر اینکه اکنون بحث انحلال شورای عالی اصلاح طلبان که از ماهها قبل مطرح شده و با استعفای موسوی لاری جدی شده بود، بیشتر مورد توجه قرار خواهد گرفت. توجهی که چه بسا به تغییر سازوکار و ایجاد یک ساز و کار انتخاباتی کارآمدتر انجامد. به عبارت دیگر استعفای عارف از هر زاویه که بنگری ختم به خیر است و به نفع اصلاح طلبان.