*
به گزارش «آزادی»، نرخ سکه به حدود 8 میلیون تومان رسید و این در حالی است که وحید مظلومین (سلطان سکه) چند ماه قبل اعدام شده است. نکته قابل توجه اینکه وقتی او درسال 97 دستگیر شد قیمت سکه حدود سه میلیون تومان بود! این گزاره کافی است که از خود و البته از مسئولین امر بپرسیم نتیجه این همه بگیر و ببند و به اصطلاح برخوردهای قاطع با مفسدان اقتصادی چه بوده است؟ کجای کار اقتصاد ما غلط است که این طور سلطان ها از پی هم میآیند و میروند وضع هم هرروز بدتر میشود؟ چاره مهار بحرانهای اقتصادی دقیقا چیست؟
کارشناسان اقتصادی معتقدند که چاره کار توجه به قواعد اقتصاد است و اینکه بدانیم این عرصه دستورپذیرنیست. هادی حقشناس، کارشناس مسائل اقتصادی در توضیح این مطلب به «آزادی» گفت: «اقتصاد شاید در کوتاه مدت دستورپذیر باشد اما در بلند مدت و میانمدت مسیر خود را میرود. اگر قرار بود که اقتصاد با دستور و واژههایی مثل نظارت قوی و ... اصلاح شود، کشورهایی وجود دارند که مکانیزمهای قوی کنترلی دارند ، میتوانستند قیمت ها را تثبیت کنند. اقتصاد قواعد خود را دارد. اگر قواعد اقتصاد رعایت نشود، در میان مدت و بلند مدت نمی توان کاری کرد. به عنوان مثال وضعیت مسکن را ببینید. آیا وضعیت مسکن امروز 10 سال قبل هم نبود؟ آیا سه، چهار سال یک بار در اقتصاد ایران رخ نمیدهد؟ همیشه این قصه بوده است. اشکال کار این است که ما قواعد اقتصاد را رعایت نمیکنیم. وقتی به هر دلیل عرضه مسکن دچار مشکل میشود و یا دچار کاهش میشود و تقاضا سیر صعودی دارد، حتما قیمت باید افزایش پیدا کند. این دستوری نیست، این واقعیت اقتصاد است.»
وی افزود: «درعلوم پزشکی میگوید پیشگیری بهتر از درمان است اما درستتر این است که به جای بهداشت و درمان هم از پیشگیری و درمان استفاده شود. بر این عبارات تاکید می کنم زیرا همین مفهموم را با عبارتی دیگر در اقتصاد داریم. در اقتصاد اگر شاخصهای پولی مطلوب نباشد، عوارض آن همین دلالی، سوداگری و به هم ریختن همه بازارها است.»
حقشناس ادامه داد: «مردم عموما رفتار عقلایی دارند لذا وقتی به هر دلیل نااطمینانی در اقتصاد رخ میدهد و هیچ شاخصی قابل پیشبینی نیست و مردم میبینند که برخلاف انتظار ارزش پول آنها نه افزوده شده و نه حفظ شده و حتی کاهش یافته و قدرت خرید خود را از دست دادهاند؛ پناه میبرد به سمت سکه، دلار، یوررو و کسانی که پول بیشتری دارند به مسکن و زمین و ... پناه میبرند.»
این کارشناس مسائل اقتصادی تاکید کرد: «وقتی که رشد نقدینگی هر سال متناسب با رشد اقتصادی نیست، وقتی در کل سالهای دهه نود مجموع رشد اقتصادی صفر بوده و رشد نقدینگی 6، 7 برابر بوده است یعنی پول خلق شده اما مابهازای آن کالا و خدمات تولید نشده است. نتیجه این است که قیمت کالاهای موجود باید افزایش پیدا کند تا تعادلی در اقتصاد ایجاد شود».
وی با اشاره به اینکه افزایش قیمت سکه، دلار و سایر کالاها به رشد نقدینگی و کمبود کالاها و خدمات بستگی دارد، گفت: «دلایل سیاسی را هم نباید نادیده گرفت. مثلا همین تحریمهای ظالمانه وقطعنامه اخیر شورای حکام. یا همین کرونا در سه ، چهار ماه گذشته. فقط برای اینکه بدانیم کرونا چه بلایی سر اقتصاد آورده است، خوب است که آمریکا را ببینیم. تمام دستاورد ترامپ رساندن نرخ بیکاری به حدود 4 درصد بود که در سه ماه کرونا به بالای 20 درصد رسید. بنابراین کرونا بخشی از معادلات اقتصادی را به هم ریخت. البته کرونا اصلی ما همان تحریم های ظالمانه است. صادرات نفت ما دو سال است که نزدیک به صفر شده است. در کنار آن صادرات غیر نفتی ما نیز همین وضعیت را پیدا کرد. در خوشبینانهترین حالت در دو سال گذشته بیش از یکصد میلیارد دلار از دسترفته است. تصور کنید اگر امروز این مبلغ در میدان فردوسی به مردم عرضه میشد امروز نرخ دلار چقدر بود».
حقشناس تاکید کرد: «مجموع اتفاقاتی که در اقتصاد ایران افتاده برآیند چند متغیر است . هم شاخص های پولی مثل رشد نقدینگی که متناسب با تولید نبوده وهم برآیند تحریمهای ظالمانه آمریکا، متغیرهای دیگری مثل کرونا و طبیعتا برخی تصمیمات سوء دیگر که نتیجه همه آن را امروزدر اقتصاد میبینیم»