* کار کودک و راهکارهای مقابله با آن
پ
کد خبر : ۱۸۵۶۸
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ - ۲۰:۵۸ -10 June 2020
یادداشت اختصاصی زهرا نژادبهرام، عضو شورای شهر تهران برای آزادی:
موضوع کار کودک علی رغم آنکه یکی از غم‌انگیزترین و غیرانسانی‌ترین مسائل یک جامعه است، در همه‌جای جهان مشاهده می‌شود. کشور‌های مختلف برای جلوگیری از بروز چنین آسیبی، راهکار‌های مختلفی را به کار گرفته‌اند
زهرا نژادبهرام، عضو شورای شهر تهران در آستانه روز جهانی مبارزه با کار کودکان در یادداشتی برای سایت «آزادی» به تشریح دلایل بروز این آسیب اجتماعی و راهکار‌های مقابله با آن پرداخت.

زهرا نژادبهرام، عضو شورای شهر تهران – موضوع کار کودک علی رغم آنکه یکی از غم‌انگیزترین و غیرانسانی‌ترین مسائل یک جامعه است، در همه‌جای جهان مشاهده می‌شود. کشور‌های مختلف برای جلوگیری از بروز چنین آسیبی، راهکار‌های مختلفی را به کار گرفته‌اند. بسیاری بر این باورند که کودک تا کودک است باید کودکی کند و کودکی کردن جدا از کار و کسب درآمد برای تامین هزینه‌های خود و خانوار است. کودک هنوز به بلوغ جسمی و روحی نرسیده که بتواند وارد بازار کار شود و بتوانند از حقوق خود در برابر خدماتی که ارائه می‌دهد دفاع کند. در عین حال، کار در این سن از نظر فیزیکی کودک را دچار مشکل می‌کند، ورودش به بازار کار تاثیر نامطلوبی بر رشد فیزیکی او دارد و احتمالا آسیب‌هایی را بر او وارد خواهد کرد.

در جوامع مختلف این مقوله به روشنی مد نظر سیاستگذاران و مجریان قرار گرفته و راهکار‌های مختلفی برای پیشگیری از آن به اجرا درآمده است. برخی از کشور‌ها کار کودک را جرم انگاری کرده و جریمه بسیار سنگین برای در نظر گرفته و قوانین حمایتی در این رابطه وضع کرده اند. برخی دیگر راهکار‌های آموزشی را در پیش گرفته و هم برای کودکان و هم والدین، برنامه‌های آموزشی در دستور کار قرار داده اند. بسیاری نیز هر دو شیوه را به صورت همزمان مورد استفاده قرار می‌دهند.

آنچه که اهمیت دارد این است که در قوانین کشور ما نیز کار کودک ممنوع شده و کودکان زیر ۱۵ سال اجازه کار ندارند. مضاف بر آن هفته گذشته قانون حمایت از کودکان و نوجوانان که پیش‌تر در مجلس شورای اسلامی تصویب شده بود، مورد تأیید شورای نگهبان نیز قرار گرفت. این مصوبه می‌تواند مبنای جدیدی برای حمایت از کودکان باشد.

در کنار همه این‌ها خوشبختانه در کشور ما یک سری نهاد‌های حمایتی مثل بهزیستی، کمیته امداد و... وجود دارند که از کودکان حمایت می‌کنند و سعی دارند مانع کار آن‌ها شوند یا حداقل مراقبت ‎کنند تا آسیب کمتری به کودکان وارد شود. با این وجود، ما هنوز در کوچه و خیابان شاهد کودکان کار هستیم و این موجب افزایش دغدغه و نگرانی ما است.

برای رفع این مشکل قبل از هر چیز باید ببینیم چه عامل یا عواملی موجب بروز این آسیب شده است؟ به نظر می‌رسد که اصلی‌ترین عامل در این خصوص، تامین هزینه‌های زندگی است. باید به بررسی این موضوع بپردازیم که کودک قرار است هزینه‌های چه کسانی را و چه طور تامین کند. اگر کار آن‌ها برای تامین هزینه والدین است، باید از نهاد‌های حمایتی خواست که به معیشت چنین خانواده‌هایی توجه کنند و در صورت ضرورت به آن‌ها کمک کنند تا دیگر نیازی به کار کودکان وجود نداشته نباشد. گاهی هم مشاهده می‌شود که والدین یا افراد ثالث از کودکان به عنوان فرصتی برای تامین درآمد بیشتر نگاه می‌کنند و به دنبال سودجویی از کودکان هستند، در این صورت باید اقدامات موثری از سوی سازمان‌های خدماتی و انتظامی صورت گیرد و راهکار‌های مناسب برای برخورد با این پدیده جستجو و بکار گرفته شود.

تا کنون اقدامات متعددی برای حمایت از کودکان کار در کشور ما صورت گرفته که مرکزیت آن با تهران بوده است. در اوایل کار شورای پنجم، فرمانداری تهران زیر نظر شورای عالی اجتماعی کشور، طرحی را تحت عنوان «ساماندهی و جمع‌آوری کودکان خیابانی» ارائه کرد که با مخالفت جدی تشکل‌های غیردولتی مواجه شد. این تشکل‌ها اقدام فرمانداری را خلاف منافع و مصالح کودک می‌دانستند و معتقد بودند که جدا کردن کودکان از مادران، ایجاد مراکز نگهداری شبانه‌روزی و مواردی همچون جمع آوری کودکان، موجب آزار و اذیت کودکان خواهد شد و تأثیر چندانی نخواهد داشت. من به عنوان یک مشاهده‌گر منتظر بودم که این تشکل‌های معترض، راهکار مناسبتر و موثرتری ارائه دهند، اما متاسفانه تا به حال شیوه جایگزینی پیشنهاد نکرده اند.

در مجموع آنچه که اهمیت دارد این است که در این زمینه اقدامات مفیدی صورت گیرد و ما مشخصا با دو مساله مواجه هستیم: یکی اینکه به کودکان آموزش داده شود تا آن‌ها بتوانند تامین درآمد کنند. توجه داشته باشیم که ما دو دسته از کودکان کار را داریم؛ یکی کودک کار به معنای عام کلمه که در سطح خیابان در حال تکدی گری و دست فروشی هستندکه طرح مورد فوق الاشاره مربوط به جمع آوری این گروه می‌شد، و دیگری کودکانی که در کارگاه‌ها و کارخانه‌ها کار ‎می‌کنند یا حتی کار خانگی دارند. مساله دوم اینکه هر دو گروه به دنبال کسب درآمد برای خانواده‌ها هستند، لذا مساله جدی ما باید آموزش خانواده‌ها باشد. خانواده باید بداند که کودک مثل خانه، ماشین، طلا و... مایملک او نیست. کودک هدیه‌ای از طرف خداوند متعال است و دارای کرامت انسانی است، پس نمی‌توان گفت که من دلم می‌خواهد که کودکم تامین هزینه کند، فلان لباس را بپوشد، فلان کار را کند و.... درست است که خانواده در بوجود آمدن و تربیت کودک نقش موثری دارد، اما نباید کودک را به کار‌های غیر متعارف وادار و او را دچار آسیب کنند. در نرم‌های جهانی نیز همین نگاه وجود دارد و در قوانین مختلف کار کودک را از جمله آسیب‌های اجتماعی تلقی کرده اند. از همین روست که در برخی جوامع در کنار کار عادی کودک با پدیده دیگری مانند سرباز کودک نیز مواجه می‌شویم که کودکان با حمل اسلحه، دست به اقدامات خشونت‌آمیز جدی می‌زند.

با توجه به نقش والدین در تبدیل شدن کودک به ابزار درآمد و بروز این آسیب اجتماعی جدی، تصور می‌کنم که اصلی‌ترین راهکار مقابله با این پدیده «آموزش» باشد. در مراتب بعدی فعال شدن بیشتر نهاد‌های و سازمان‌های خدماتی برای ارائه خدمات به والدینی که واقعا نیازمند هستند، اهمیت دارد، زیرا کودکان در جهت تامین هزینه‌های زندگی و تحت تاثیر اجبار شرایط اقتصادی در این موقعیت قرار گرفته‌اند. راهکارسوم نیز آموزش حقوق کودک به صورت مداوم و از طریق رسانه‌ها، صدا و سیما، بیلبردها، مدارس و ... است. کودک باید بداند که ابزار تولید درآمد نیست و بر اساس قوانین کشور اجازه کار کردن ندارد و هر کارفرمایی که کودکی را به کار بگیرد مجرمانه عمل کرده و مجازات خواهد شد. آخرین راه حل موثر نیز عملیاتی کردن قوانین مصوب مربوط به حقوق کودکان به خصوص، قانون اخیر است که برگ زرینی بر فعالیت‌های حمایت از کودکان محسوب می‌شود.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: