*
به گزارش «آزادی»، قتل فجیع دخترچهاردهساله در تالش به دست پدر و به بهانه مسائل ناموسی قلب بسیاری را آزرد و با واکنشهای بسیاری نیز همراه شد. آذر منصوری، قائم مقام حزب اتحاد ملت نیز در یادداشتی برای آزادی به این مساله مهم پرداخت و با اشاره به اهمیت مساله نابرابری خواست که صورت مساله را پاک نکنیم.
آذر منصوری نوشت: رومینای چهارده ساله به دست پدر به وحشیانه ترین شکل ممکن به قتل رسید. این را می نویسم تا همه وجدان های بیدار و آگاه صحنه کشته شدن دخترک را ذهن خود به تصویر بکشند تا شاید این بار یادشان نرود که هنوز به رغم همه ادعاها، قتل های ناموسی در این کشور رخ می دهد. وقوع چنین قتل هایی محدود به پهنه جغرافیایی ما نیست و در هر نقطه دیگری از این کره خاکی شاهد چنین رخدادهای تلخ و تاسف باری هستیم.
پدران و برادران و همسرانی که همچنان دختران و خواهران و همسران را جزئی از دارایی های خود قلمداد می کنند و طبیعی است که وقتی این دارایی وجه ناموسی به خود می گیرد، آنجا که تشخیص دهند آبرویشان لکه دار شده حتی اگر شده با داس و به وحشیانه ترین شکل ممکن باید خود را از این بی آبرویی نجات دهند. بعد هم لابد نه تنها از کرده خود پشیمان نمی شوند، بلکه از گرفتن جان آنکه مایه این بی آبرویی شده، دفاع هم می کنند و ابایی هم از آوردن نام خود در صدر اعلامیه ترحیم دخترک ندارند. گرفتن جان زنان و دختران ریشه در تاریخ دارد. بی دلیل نبود که خداوند کشتن دختران را از بزرگترین گناهان برشمرده است و عذاب قاتلان را چنین سخت وعده داده است.
میشود از دلایل و ریشههای فرهنگی گفت که همچنان این باور را در جامعه بازتولید می کند. میشود به داستان سرایی روی آورد و از زمینه های دوستی رومینا با مردی گفت که شاید تناسبی با او نداشته است. می توان از ضعف قانون نوشت که در مواجهه با اعمال اشکال خشونت علیه زنان از کارآیی و قدرت لازم برخوردار نیست. می توان از ضعف تعلیم و تربیت گفت که لابد اگر درست بود رومینا در این سن با جنس مخالف خود دوست نمی شد و ...
می توان از کودک همسری دفاع کرد و یا در مقابل آن را محکوم کرد. می توان در نقد و اعتراض به قتل فجیع رومینا لیستی از بایدها و نبایدها را نوشت. نوشتنها و گفتنهایی که یا در صدد ترسیم درست صورت مسئله هستند و یا تلاش میکنند که بر واقعیتها سرپوش بگذارند و آدرس غلط بدهند.
اما به باور من مسئله این است و البته محدود به پهنه جغرافیایی ما هم نیست. باور به اینکه زن جنس دوم و جزو متعلقات مرد است و او برای رسیدن به آنچه از نگاه او مطلوب است میتواند هر رفتاری را با متعلقات خود داشته باشد، صورت اصلی مسئله است.
بر واقعیتها سرپوش نگذاریم. همه مسئله به نابرابری و تبعیض علیه زنان بر میگردد که بیشترین آسیب را متوجه جایگاه انسانی زن نموده است.
تا تلاش جدی برای رفع این نابرابریها در دستور کار سیاستگذاران و برنامه ریزان، قانونگذاران و نهادهای مسئول قرار نگیرد، باید منتظر اتفاقاتی فجیع تر از روایت خانه پدری باشیم.
صورت مسئله را پاک نکنیم.