*
به گزارش آزادی، پای مجلس یازدهمیهاهنوز به مجلس نرسیده اما رقابتهایشان برای کرسی ریاست هر روز نفسگیرتر میشود. رقابتی که هر چه میگذرد عرصه را بر محمدباقر قالیباف تنگتر و رویای ریاست را از وی دورتر میکند. پیش از ورود به مجلس فکر میکرد با حمایت شورای هماهنگی نیروهای انقلاب سرلیست شده و بعد هم با سلام و صلوات بر کرسی ریاست مینشیند. هرچه گذشت اما محاسباتش بیشتر غلط از آب درآمد و دیدیم که برای سرلیست ماندن در جریان انتخابات 98 چه طور با پایداری سرشاخ شد.
پایداری، همان طیف دردسرسازی است که همیشه جریان اصولگرا را به وقت وحدت، به چالش میکشد. این گروه سیاسی اگرچه در دقیقه نود قبل از انتخابات کوتاه آمد و سرلیستی قالیباف را در ازای افزایش سهمش از لیست پذیرفت، بعد از ورود به مجلس اما رویه دیگری پیشه کرده است.
این طور که به نظر میرسد پایداری این بار کوتاه بیا نیست و با دیگر مخالفان قالیباف همراه شده است. نکته اینجا است که پایداریچیها اساسا گزینهای در قد و قواره قالیباف ندارند و ناگزیرند به ائتلاف. اگر طیفی را بیابند که زورش به قالیباف برسد، با او همراه میشوند و اگر نه هم که بار دیگر با شهردار سابق همراهی خواهد کرد. از همین رو است که شاهدیم پایداری مثل همیشه آقاتهرانی را ابزار معاملهگری کرده و به دنبال ائتلاف است. طرف ائتلاف این بار نه قالیباف، بلکه یاران سابق یعنی احمدی نژادیها هستند.
پایداری که قبلا راه خود را از احمدینژاد جدا کرده بودند، یک بار دیگر به سوی این طیف جلب شده و حتی برخی از تحلیلگران سیاسی را نگران احیای احمدینژاد کردهاند. این گمانه شاید زیادی بدبینانه باشد اما ائتلاف مذکور قطعا در جریان رقابتهای انتخابات هیات رئیسه بسیار اثرگذار است. خاصه اینکه در این مجلس رایهای خاکستری دیگری نیز موجود است. مثلا رای اندک اصلاح طلبان و مستقلان. بعد از اعلام انصراف علیرضا زاکانی از کاندیداتوری برای رئیس شدن حتی میتوان روی رای رهپویان و ایثارگران که حامیان او هستند نیز حساب کرد. بازی زاکانی در این میانه قطعا نقش مهمی در نتیجه نهایی خواهد داشت اما با جرات میتوان گفت که ائتلاف پایداری و احمدینژادیها حتی از این بازی و سیاست ورزی زاکانی هم موثرتر است.
ائتلاف مذکور تا اینجای کار درباره عدم ریاست قالیباف توافق دارد و این یعنی 50 درصد قضیه حل شده است. 50 درصد دیگر اما ممکن است با اختلاف نظرهایی همراه باشد و این اختلافات تنها امید مدیرجهادی اصولگرایان است. پایداریچیها و یاران احمدینژاد اما فکر اینجا را هم کردهاند. بر اساس اخبار شنیده شده از محافل اصولگرایی آقایان برای عبور از این بحران یک تصمیم ویژه گرفته و یک راه حل موقت یافتهاند. قصدشان این است که با تکیه بر اصل «هر کسی غیر از قالیباف» مانع از ریاست وی شده و از او مهرهای همچون عارف در مجلس دهم بسازند. بدیهی است که این رخداد برای قالیباف به منزله مرگ سیاسی بوده و همه امیدهایش برای ورود به کارزار 1400 را هم نا امید میکند.
این اتفاق به نفع همه غیر از قالیباف است. هم پایداری و احمدی نژادیها که برای توافق درباره رئیس برای خود زمان میخرند و هم زاکانی که خیلی ساده یک رقبای خود در 1400 را از میدان به در میکند. دیگر برنده این بازی نیز سید مصطفی میرسلیم است که به تنهایی هیچ شانسی برای ریاست ندارد و ممکن است. اینطور که به نظر میرسد و از جلسه اخیر احمدینژادیها با حضور میرسلیم برداشت شد، ائتلاف مورد بحث تصمیم دارد در صورت عدم توافق درباره رئیس مجلس، میرسلیم را به عنوان رئیس درسال اول مجلس بپذیرد.
نتیجه این ائتلاف روشن است. میرسلیم یا یا یکی از وزرای احمدینژاد رئیس شده و پایداری نیز سهم خود را از ریاست کمیسیونها خواهد گرفت. زاکانی بدون آنکه خود را به دردسر اندازد به ریاست مرکز پژوهشهای مجلس و فراکسیون اصلی رضایت دارد و خیلی آرام خود را برای انتخابات 1400 مهیا میکند. تکلیف قالیباف هم که روشن است. جریان اصولگرا بار دیگر او را قربانی کرده و از میدان به در میکند. این بار اما به نحوی که به این زودیها به مدار سیاست ایران برنخواهد گشت.