*
به گزارش «آزادی»، کسب و کارهای کم خطر در استانها مشغول به کار هستند و در پایتخت نیز از شنبه عادی وضعیت نسبتا عادی خواهد بود، تکلیف پرخطرها و مراکز آموزشی اما هنوز معلوم نشده و اینطور که شنیده میشود مدارس و دانشگاهها حالا حالاها همین وضع را خواهند داشت. احتمال ادامه ترم جاری به همین شیوه فعلی بسیاری است و گمان نمیرود که این مراکز پیش از مهرماه آتی به روال سابق برگردند. نکته حائز اهمیت در این زمینه اما سنگی است که نابرابریها و بیعدالتیهای اجتماعی پیش پای آموزش میاندازد.
بسیاری از کلاسها صورت آنلاین برگزار میشود و خیلی از معلمان از طریق گروههای واتساپی و تلگرامی با شاگردان خود در ارتباط هستند. دانشآموزان اما همه امکان دسترسی به موبایل هوشمند و تبلت و ... را ندارند خاصه در شهرها و مناطق محرومتر. فقط این نیست و خیلیها هم از پس خرید بستههای اینترنتی برنمیآیند. گذشته از این آنتندهی اینترنت در برخی از نقاط کشور مساله ساز شده است و این یعنی فاصله گرفتن از آرمان دسترسی سریع و رایگان همه بچهها به آموزش و تحصیل.
وضعیت موجود اما از نگاه کارشناسان تا حدی ناگزیر است. غلامرضا ظریفیان، استاد دانشگاه و معاون وزیرعلوم در دولت اصلاحات معتقد است که تاثیرپذیری آموزش از کرونا مثل خیلی حوزههای دیگر گریزناپذیر است و باید با آن کنار آمد. او البته استفاده از شیوههای متعدد آموزشی در کنار هم را راهکار کاهش تبعیضها میداند و در عین حال خوشبین است که وضعیت کنونی از باب تقویت تواناییها در عرصه ارتباطات الکترونیک در زمانه پساکرونا آثار مثبتی ایجاد کند.
ظریفیان در گفتوگویی با «آزادی» گفت: «کرونا یک پدیده غیرمترقبه بود و در مواجهه با آن یا باید همه چیز از کسب و کار گرفته تا آموزش و ... را تعطیل کنیم و یا اینکه یک اولویت بندی انجام داده و بگوییم که کسب و کارهای کم خطرتر شروع به کار کنند و پرخطرترهای بعدتر. این در ظاهر نوعی تبعیض به حساب میآید اما اگر این نوع سیاست گذاری را انجام ندهیم، کل کار آسیب میبیند و مردم با محرومیتهای بیشتری مواجه میشوند. در حوزه آموزش نیز همین طور است.»
وی افزود: «ما اکنون با پدیدهای مواجه شدیم که اصلا انتظار آن را نکشیده بودیم و برایش هم آمادگی لازم از جمله ساختارها و تجارب لازم را نداشتیم. الان در بحث آموزشهای الکترونیک نیز با مسائلی مواجه هستیم. مثلا عدهای شاید امکان مالی ارتباط از طریق اینترنت را نداشته باشد. البته الان وزارت ارتباطات گفته که اگر مراکز آموزشی سایتهای خود را به من بدهند، این را رایگان میکنم و تخفیفاتی میدهد که اگر واقعا رخ دهد بسیار خوب است. مانع دیگر در مسیر آموزشهای مجازی این است که خیلیجاها زیرساختهای لازم را نداریم و یا برخی جاها زیرساخت ها وجود دارد اما آموزشهای لازم وجود ندارد. دقت داشته باشید که در هفتههای اولی که این شرایط ایجاد شد فقط 20 درصد از کسانی که دسترسی داشتند توانستند ارتباط برقرار کنند اما امروز میبینیم که این 20 درصد به 40 درصد رسیده است. یعنی از یک سو دانشگاهها و مراکز آموزشی زیرساختهای خود را تقویت کردند و از سوی دیگر اساتید، معلمان، دانشجویان و دانش آموزان توانایی خود را ارتقا دادند.»
این استاد دانشگاه ادامه داد: «میتوان کلا تعطیل کرد و گفت که این ترم منتفی است اما این را باید بدانیم که در مواجهه با چنین پدیدهای دهها مشکل جدی برای افراد ایجاد میشود. برخی افراد بعد از اتمام این ترم وارد یک کاری شده و استخدام میشوند، سربازی میروند، ازدواج میکنند، در یک دانشگاه خارجی مشغول به تحصیل میشوند و ... . برخود یکسان با پدیده آموزش می تواند به بخشزیادی از این آدمها آسیب زده و موجب از دست رفتن فرصتهای آنان شود.»
وی همچنین گفت: «به نظر من برای جبران تبعیض ایجاد شده تنها راه آن است که مساله آموزش را از تک عاملی بودن درآوریم. مثلا آموزش عالی باید از صرف سیستم دانشگاه فراتر رود و بخشی از آن را دانشگاه از طریق سایتهای خود به عهده بگیرد. بخشی دیگر را اساتید از طرق گوناگون مثل اپلیکیشن واتساپ عهدهدار شوند. بخشی هم از طریق معرفی کتب موثر و جزوههای مفید پیش رود. راه دیگر این است که این دوره آموزشی را منعطف کرده و مثلا تا شهریور ادامه دار بدانیم که مثلا اگر از خرداد به بعد مشکل حاد این دوران حل شد افراد بتوانند در بازه زمانی تیر تا شهریور بتوانند آموزشهای لازم را ببینند.»
ظریفیان تاکید کرد: «به طور کلی معتقدم که ما باید به سمت طیف گستردهای از روشها و شیوهها برویم که بتوانند ضمن توجه به مساله کیفیت از تبعیضهای ایجاد شده بکاهد. هرچند که باید پذیرفت وقتی کرونا آمده حتما بر مسائل مختلف از جمله کسب و کارها، مسائل اجتماعی، آموزش و ... اثرگذار است و این امر تا حدی ناگزیر است که کیفیت آموزش تا حدی آسیب ببیند.»
وی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا این چند شیوهگی در حوزه مدارس نیز موثر است؟ گفت: «در مدارس از یک جهت کار ساده تر است و آن این است که یک شبکه سراسری که مویرگهای آن همه کشور راتغذیه میکند در اختیار داریم. این شبکه همان صداوسیما و تلویزیون است که میتواند تاحدی تعطیلی کلاسها را جبران کند. اکنون شاهدیم که این اقدام آغاز شده است و در آموزش عالی استفاده از این ابزار ممکن نیست. نباید این را هم نادیده گرفت که مشکل این ابزار یک سویه بودن آن است و معلوم نیست که مفهوم چقدر خوب به دانش آموز منتقل شده و امکان آزمون او وجود ندارد. این موضوع به نظرم تا اندازهای به میزان تعهد معلمان بستگی دارد کمااینکه اکنون شاهدیم بسیاری از آنا با تلفن و امکانات شخصی خود از طریق همین شبکههای مجازی به دانش آموزان درس میدهند. طبیعتا در برخی جاها دیگر شدنی نیست و نواقضی وجود دارد. به هرحال وقتی کرونا آمده ما پذیرفتیم که هر روز صد و اندی از عزیزان خود را از دست بدهیم، هموطنان بسیاری مبتلا شوند، صبح تا شب مشغول ضدعفونی دستها باشیم و ... همچنین کسب و کارها تعطیل شده و آموزش نیز آسیب دیده است. همه اینها از جمله آسیبها و محرومیتهایی که است که کرونا به دنبال داشته است.»
وی درباره آثار آموزش به شیوه کنونی بر دوران پساکرونا نیز گفت: «البته به نظر من آموزش بعد از کرونا به خاطر اینکه ما نیاز داشتیم با دنیای مجازی و شیوههای مختلف آشنا شویم، قطعا در زمینههایی ما را توانمند خواهد کرد و شاید این توانمندیها جبران کسریهایی باشد که اکنون شاهدیم.»