به گزارش
«آزادی» ، نشست بازخوانی ابعاد مکتب شهید قاسم سلیمانی صبح امروز در ساختمان دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد.
سردار سلیمانی، نمونه نادری از یک استراتژیست فوق العاده است
اولین سخنران این نشست، مصطفی مصلح زاده، دبیر ستاد راهبردنگاری دهه پنجم بود. او با ذکر سابقه تاریخی جنگهای مختلف به این موضوع پرداخت که در بازخوانی ابعاد مکتب شهید قاسم سلیمانی باید به این موضوع توجه کنیم که نبردی که ایشان در آن قرار داشت، یک نبرد نابرابر بود. نبردی که یک طرف آن ایران و طرف دیگر آن آمریکاست که آن را ابرقدرت مینامند.
وی تصریح کرد: نبرد ما با تمدن غرب همیشه در طول تاریخ وجود داشته است. شما اگر به نبردی که بین ایران و یونان هم برپا شد نگاه کنید، میبینید که در این نبرد یونان به عنوان نماینده غرب حضور داشته و در این نبرد سورنا به عنوان قهرمان ملی ایران و کراسوس به عنوان قهرمان ملی یونان حاضر بوده که البته در نهایت کشته هم میشود. در جنگهای صلیبی، جنگهای ایران و یونان، جنگهای ایران و روم و … به دفعات شاهد چنین اتفاقاتی بوده ایم، اما نکته مهم در این میان آن است که جغرافیای این نبردها یک محدوده است و آن هم محدوده سوریه، عراق، لبنان و فلسطین. این منطقه همان جایی است که شهید سلیمانی هم در آن درگیر بوده است.
مصلح زاده ادامه داد: در سال ۲۰۰۶ در جنگی که بین حزب الله و اسرائیل صورت گرفت، قاسم سلیمانی فرماندهی این نبرد را به عهده گرفت. در غزه هم باز این تجربه تکرار شد تا اینکه در ژانویه ۲۰۱۲ یعنی دی ماه سال ۹۱ زمانی که ارتش سوریه زمین گیر شد و تقریباً جنگ را باخته بود، ایران به کمک سوریه رفت و قاسم سلیمانی بار دیگر فرماندهی این نبرد را به عهده گرفت. در نظر داشته باشید که در تمام این نبردها نسبت کشورهایی که مقابل سوریه بودند، نسبت ۶۰ به یک بود، یعنی ۶۰ کشور از جبهه دشمن طرفداری میکردند که یکی از آنها آمریکا بود در مقابل سوریه که البته از سال ۲۰۱۲ به بعد این نسبت ۶۰ به دو میشود، چون ایران هم به کمک سوریه آمد. در بین سالهای ۲۰۱۸-۲۰۱۹ نبرد برعکس میشود، به این معنا که با فرماندهی قاسم سلیمانی توانستیم جبهه دشمن را زمینگیر کنیم.
سفیر اسبق ایران در اردن اضافه کرد: شیوه کار سلیمانی هم همیشه این گونه بود که اول یک دیوار استراتژی تشکیل میداد تا طرف مقابل را متوقف کند و بعد آنها را وادار به عقب نشینی میکرد. سلیمانی فرمانده ای بود که در یک نبرد ۶۰ به دو پیروز شد و این ویژگی تاریخی او بود که نمیترسید.
وی در پایان گفت: قاسم سلیمانی ویژگیهای متعددی دارد، اما به عنوان یکی از ویژگیهای او میتوان گفت که وی نمونه نادری از یک استراتژیست فوق العاده و فرمانده نبرد است و ویژگی او این است که وارد هر نبردی که شده، طرف را وادار به عقب نشینی کرده است، ضمن اینکه خیلی از چالشها با شخصیت ایشان حل میشد، یعنی شخصیت ایشان آنچنان فراجغرافیاست که وقتی وارد میدان میشد، با شخصیتش مشکلاتش را حل میکرد.
شهادت سردار سلیمانی ورود به یک زمانه جدید است
سخنران دیگر مراسم، نادر طالب زاده بود. وی گفت: صدها مقالات خارجی راجع به قاسم سلیمانی نوشته شده که این نوشتنها همچنان ادامه هم دارد. در برنامههای تلویزیونی که بنده دارم، با بسیاری از این نویسندگان گفتگو کردیم. بسیاری حتی باورشان نمیشود که چنین افراد سرشناسی درباره شهید سلیمانی صحبت کنند.
وی با اشاره به اینکه شهادت ایشان ورود به یک زمانه جدید است، ادامه داد: روند گفتگو با بزرگان خارجی در برنامه ما ادامه دارد، چون جریانی به وجود آمده که باید تا مدتها ادامه پیدا کند.
طالب زاده در ادامه به موضوع جنگ نرم در مقابل جنگ سخت پرداخت و گفت: چند سال پیش با حمایت آیت الله رئیسی کنفرانسی در مشهد برگزار کردیم که دقیقاً پس از آن ما تحریم شدیم، چون در این کنفرانس مهمانان خارجی بسیاری را دعوت کردیم و در همان زمان بسیاری از کشورهای خارجی فکر کردند که ما نیروی نرم در سپاه قدس هستیم. پس از این تحریم، ما تشویق شدیم که کنفرانس بعدی را عمداً در لبنان برگزار کنیم. برای این کنفرانس ۱۰ مهمان آمریکایی دعوت کردیم که در لحظه آخر حضور آنها در کنفرانس کنسل شد، چون توسط دولت آمریکا مورد تهدید قرار گرفتند و همین ماجرا باعث شد که این کنفرانس خبرساز شود. ما در همان کنفرانس لبنان اعلام کردیم که میخواهیم چهار ماه دیگر کنفرانسی بزرگتر در بغداد برگزار کنیم، ولی دقیقاً بعد از کنفرانس لبنان وضعیت عراق، لبنان و بعد هم ایران به هم ریخت. اینها تکههایی از پازلی هستند که هیچکس به آنها توجهی نمیکند. بنده قبل از برگزاری کنفرانس لبنان نزد قاسم سلیمانی رفتم و برنامههایمان را به ایشان اعلام کردم. ایشان خیلی استقبال کردند و گفتند که برنامههای تلویزیونی بنده را در تلویزیون دنبال میکنند، اما متأسفانه بعد از کنفرانس لبنان، شاهد اتفاقاتی بودیم که دیگر مجال برگزاری کنفرانس در بغداد رخ نداد.
وی گفت: در فاصلهای که ما قرار بود کنفرانس را در بغداد برگزار کنیم، ترور قاسم سلیمانی صورت گرفت. در سخنرانی سیدحسن نصرالله دیدیم که ایشان گفت پاسخ خون سلیمانی، خروج آمریکاییها از منطقه است و این موضوع را همه متوجه شدند. ما باید قدرت جنگ نرم را دستکم نگیریم چون کم اثرتر از جنگ سخت نیست، این در حالی است که خارجیها خیلی بیشتر از ما جنگ نرم را جدی میگیرند. قاسم سلیمانی از بهترین استراتژیستهای ما بود که جنگ نرم را خیلی خوب میشناخت.
مکتب سلیمانی، مکتب جهانی سازی دلهاست
مهدی ناظمی اردکانی دیگر سخنران این مراسم گفت: قاسم سلیمانی نمونه برجسته ای از تربیت شدگان مکتب امام خمینی (ره) بود و این به معنی آن است که انقلاب اسلامی در حال تربیت چنین انسانهایی است و جهان را قرار است چنین شخصیتهایی بسازند. مکتب سلیمانی همان مکتب امام (ره) است که در شخصیت ایشان متجلی شده است. رهبر معظم انقلاب فرمودند شهید سلیمانی یک شخصیت بین المللی است. بنده هم به این موضوع اذعان دارم که شخصیت ایشان یک شخصیت جهانی است، اما این جهانی بودن با بحثی که برخی درباره جهانی سازی میکنند، فرق دارد. در جهانی سازی که خیلیها از آن حرف میزنند، آمریکا یک ابرقدرت است، اما جهانی که سلیمانی در پی ساختن آن بود یک جهان نو و متفاوت است. جهانی سازی قاسم سلیمانی، جهانی ساختن دل هاست، نه جمعی از اتحادیههای مختلف.
وی افزود: امروز میبینیم که خون شهید ابومهدی بسیاری از آفتهای بین ملت ایران و عراق را از بین میبرد و خون این دو نفر با هم عجین میشود. این همان جهانی سازی است. مکتب سلیمانی، مکتب جهانی سازی دلهاست که امروز شواهدش را هم دیدیم. او یک شخصیت انقلابی و سرباز شایسته بود. رهبر معظم انقلاب روز شهادت سردار سلیمانی را یوم الله نامیدند که ما باید این موضوع را بسیار جدی بگیریم. نباید جملههای امام (ره) کهنه شود. ایشان در سال ۶۸ گفتند انقلاب ایران، فقط محدود به ایران نیست و شهید سلیمانی عیناً به این جملات امام (ره) عمل میکردند. شهید سلیمانی سراغ مردم رفت و مردم را دوست میداشت، برای همین مردم هم او را دوست داشتند. امیدواریم روزی بسیجیان جهان اسلام بتوانند بساط استکبار را برچینند و جلسات شناخت مکتب قاسم سلیمانی ادامه دار باشد.