کم پیش میآید کسی ارتباطی معنادار میان آلودگی هوا و اقتصاد برقرار کند، اما با کمی کندوکاو میبینیم که ارتباط میان این دو عمیقتر از آن چیزی است که بهنظر میرسد. این موضوع موضوعی جهانی است.
به گزارش
«آزادي» طبق گزارش سازمان همکاریهای اقتصاد و توسعه، آلودگی هوا به کشورهای عضو این سازمان در سال ۲۰۱۰ رقم ۱.۷ هزارمیلیارد دلار هزینه تحمیل کرده است و در سال ۲۰۱۳ نیز این هزینه به ۳/۲هزار میلیاد دلار افزایش یافته است. ما خودمان نیز کموبیش با آلودگی هوا آشنا هستیم، هرچند این آشنایی آرامآرام به همخانگی بدل میشود. جدا از تهران که سردمدار آلودگی است، اهواز، تبریز، ارومیه، مشهد و اصفهان ردههای بعدی را اشغال کردهاند.
هزینه درمان
پیامد مستقیم آلودگیِ هوا بیماری است و بیماری نتیجهای جز بالارفتن هزینههای درمان ندارد. طبق آمار اورژانس کشور در مجموع در ۶ شهر تهران، اصفهان، قم، تبریز، کرج و اراک ۲۳۱۸ نفر با اورژانس ۱۱۵ تماس گرفتند. این دادهها مربوط به روزهای آغازین پاییز است. در روزهای معمولی میزان مرگومیر در کلانشهر تهران روزانه ۱۵۰ نفر است، اما در روزهایی با آلودگی هوای بالا این رقم به ۱۸۰ نفر افزایش مییابد. آمارهای دیگر از مرگ ۲۶هزار ایرانی در سال مستقیما بهدلیل آلودگی هوا سخن میگویند. این آمارها تکاندهندهاند.
بالارفتن هزینههای درمان آن هم در شرایطی که خود سیستم درمانی به دلایل متعدد دچار گرفتاریهای بسیار است سبب میشود که بودجهها به سمت این بخشها ـ. بهدلیل فوریت موضوع و خبریشدن آن ـ. سرازیر شوند و شاید بخشهای پیشگیری از چنین وضعیتی دیگر بینصیب بمانند. این موضوع را با تمام ابعاد هراسآورش در آلودگیهای گسترده در اهواز و ماهشهر و بهشکلی پیوستهتر در زاهدان میبینیم. اما این تنها اثرات آنی آلودگی هوا را بازتاب میدهد.
هزینههایی که ناشی از اثرات پایدار و طولانیمدت آلودگی هوا هستند، بهمراتب سنگینتر و جبرانناپذیرترند. اما سهم اقتصادی آلودگی هوا به همین خلاصه نمیشود و باید به فرسوده شدن نیروی انسانی نیز اشاره کنیم. دستِ کم نیمی از جمعیتِ ۷/۱میلیونی اهواز، جمعیتِ ۱۲میلیونی تهران و جمعیتِ ۵/۱میلیونی تبریز هر روز باید از خانه بیروند بروند و در هوای آلوده به موادی که کمترین اثرشان ایجاد بیماریهای ریوی و اثرات عملکردی است، مشغول به کار شوند. این نیروی کار تا چه زمانی میتواند این فشار فزاینده را تحمل کند؟ بدعملکردی، خستگی و بیحوصلگی تا بیماریهای معدهای و ریوی تنها سطحِ اولیه مسائلی است که این نیروی کار باید با آن سروکله بزند. فرسودگی نیروی کار ـ. چه برای مردان و چه برای زنان ـ. تبعات خانوادگی به بار میآورد. این همان موضوعی است که محمدرضا خدایی روانپزشک و استاد دانشگاه به آن اشاره میکند: در زمان آلودگی هوا، افراد بیشتر و زودتر عصبانی، زودرنج، پرخاشگر و کمتحملتر میشوند. او اضافه میکند که «آلودگی هوا باعث میشود افراد بهطور مداوم خسته و بیحوصله باشند و حالت گیجی و منگی به آنها دست میدهد. ارتباطات اجتماعی افراد ضعیف و حتی تمرکزشان کاهش مییابد و هنگام رانندگی عجولتر و واقعا بدخلق میشوند». شاید در نگاه اول بهنظر نرسد که اینها ربطی به هزینههای اقتصادی داشته باشد، اما مدیریت سازمانی جدید همه اینها را عاملهایی میداند که مستقیما تبعات مالی اقتصادی برای سازمان و برای نیروی کار به بار میآورند. طبق دادههای شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، هزینه صدمات آلودگی هوا در تهران برای هر شهروند، ماهانه ۲۱۰هزار تومان است که سالانه به ۲میلیون و ۵۲۰هزار تومان میرسد. هرچند ارقامی دقیق وجود ندارد، اما میشود حدس زد که این رقم دستکم برای شهرهایی مانند اصفهان، اراک، تبریز و اهواز در همین حدود باشد.
اقتصاد شهر و آلودگی هوا
آلودگی هوا تبعات جدی زیستی و اقتصادی برای نظام درمانی و نیروی انسانی دارد، اما حرفمان ناتمام میماند اگر به پیامدهایی نپردازیم که آلودگی شهرهای بزرگ بر اقتصاد شهر اثر میگذارد. اگر بخواهیم به اثرات مستقیم اشاره کنیم باید به اثر مستقیم آن بر صنعت گردشگری اشاره کنیم. وقتی برای شهرهای بزرگی مانند اصفهان تعداد روزهای ناسالم به ۱۷۳ روز در سال میرسد، طبیعتا بر حضور مسافران در آن شهر اثر میگذارد.
از سوی دیگر، واضح است که خانهنشینی اجباری شهروندان بهدلیل آلودگی هوا تا چه اندازه بر بازار شهری اثر منفی میگذارد، آن هم بازاری که به خریدوفروش روزانه وابسته است. تبعات اقتصادی آلودگی هوا به اندازه تبعات زیستمحیطی آن مهماند. اگر نتوانیم این جنبهها را در همپیوندی با هم ببینیم، نمیتوانیم درکی درست از این آسیب به دست بیاوریم و طبیعتا نخواهیم توانست راهکارهای درست برای آن در نظر بگیریم. هزینههای اقتصادی آلودگی تماما روی دوش شهروندان میافتد و زندگی آنها را متأثر میکند. دقیقا همین هزینههای فزاینده است که ضرورت تلاش گستردهتر برای رفع این پدیده را پدیدار میکند.