*
پنج ماه تا انتخابات مانده اما اصولگرایان هنوز در برزخ تصمیمگیریاند. از علی لاریجانی گرفته تا قالیباف و جلیلی و دیگران؛ تکلیف هیچکدام معلوم نیست. حتی نمیدانند که از کدام شهر کاندید میشوند و در انتخابات و البته مجلس بعدی چه نقشی را ایفا خواهند کرد. مثل همیشه با چالش وحدت مواجهاند و باید دید که برای دستیابی به این مهم چه راهکاری پیشه میکنند.
علی لاریجانی را بدون تردید میتوان اثرگذارترین مهره اصولگرایان در انتخابات آتی دانست. سالها رئیس مجلس بوده و به واسطه مواضع سالهای اخیرش میتواند محور اصلی یک ائتلاف تعیین باشد. اغلب تحلیلگران سیاسی بر این باورند که هر کدام از جریانهای سیاسی در ائتلاف با طیف لاریجانی شانس پیروزی بیشتری دارند. اصلاح طلبان که از همان بعد از انتخابات 96 با طرح دوگانه لاریجانی-جهانگیری ساز ائتلاف با او را کوک کرده بودند در هفتههای اخیر پا پس کشیده و تمرکز بر هویت اصلاحطلبی را در اولویت قرار دادهاند. نمیتوان مطمئن بود که این جریان سیاسی تا آخر روی این موضع میماند و با توجه به علاقه برخی از اصلاحطلبان به استمرار حضورشان در قدرت همچنان باید گمانه ائتلاف اصلاح طلبان و طیف لاریجانی را در نظر داشت.
اصولگرایان البته این گمانه را چندان جدی نمیگیرند. آنان میدانند که تحقق این امر برایشان به منزله بزرگترین فرصتسوزی است. با این وجود نباید و نمیتوان که ائتلاف اصولگرایان با طیف میانهرو لاریجانی را حتمی دانست چرا که چند دستگی در این جریان سیاسی بیداد می کند و شاهدیم که تندروهای پایدار اصلا قصد راه آمدن با دیگران را ندارند. مصداق این مدعا ارائه فهرست شورای هماهنگی اصولگرایان در قم است. فهرستی که نه تنها علی لاریجانی را در خود جای نداده که جای خالی او را با امثال ذوالنوری و زاکانی پرکرده است!
ارائه فهرست مذکور هم به معنی جدا شدن مسیر لاریجانی از اصولگرایان نیست زیرا برخی از تحلیلگران این جناح معتقدند لاریجانی به عنوان سرلیست تهران و با استفاده از سازوکار ائتلاف با اعتدالگراها میتواند پیروز بزرگی را برای این جریان رقم زند. تصمیم لاریجانی اما هنوز مشخص نیست و باید دید که او چه میکند، از قم و به صورت مستقل کاندید میشود؟ از تهران و در صدر فهرست اصولگرایان وارد میدان میشود؟ یا اینکه اصلا این مصاف را نادیده گرفته و مهیای کارزار 1400 میشود؟
محمد باقر قالیباف در واقع دومین مهره تعیینکننده در جریان اصولگرا است. او از همان 96 که به نفع گزینه مورد نظر جریان اصولگرا کنار کشید، سودای ریاست مجلس را در سر پرورانده است. به خصوص اینکه ستاد اجرایی فرمان امام یا هیچ جای دیگری هم به او سپرده نشد. البته گمانه ورود او به انتخابات مجلس به تصمیم لاریجانی و نحوه کنش او در این انتخابات بستگی بسیاری دارد. دو از انتظار است که قالیباف مایل باشد به مجلس یازدهم رفته و با لاریجانی بر سر کرسی ریاست رقابت کند. قاعدتا آرمان او تصاحب یک کرسی سبز معمولی نیست و در این صورت تا 1400 منتظر خواهد ماند. اما اگر اصولگرایان در نهایت تصمیم بگیرند که لاریجانی را برای انتخابات ریاست جمهوری آتی پسانداز کنند، آن وقت وضع فرق میکند و این احتمال بسیار است که قالیباف را برای جانشینی لاریجانی در بهارستان انتخاب کنند.
بعید است که تکلیف این ماجرا زودتر از دقیقه 90 و روزهای منتهی به انتخابات معلوم شود. برای همین هم سردار دکتر خلبان از حالا پاشنهها را ور کشیده و در حال آماده سازی خود است. یک روز فراخوان داده و سایت راه میاندازد که جوانان را جم کرده و با بیرق نواصولگرایی وارد میدان شود. یک روز دیگر نیز با شورای وحدت رایزنی میکند. بعد از آن فراخوان گمان رفت که قالیباف در این انتخابات مستقل وارد شده و یک بار دیگر در چارچوب سازوکاری که او را کنار گذاشته بود، قرار نمیگیرد. اما شنیدههای خبرنگار «آزادی» حاکی از آن است که شورای وحدتیها اگرچه جایشان به قدر کافی سفت نیست و معلوم نیست از پس جمنا، جامعتین و دیگران برآیند؛ با اراده نقش آفرینی در این انتخابات پیشنهاد سرلیستی را به قالیباف دادهاند. جناب قالیباف هنوز در اینباره تصمیم نگرفته و آنطور که مهدی چمران میگوید در جلسات جبهه مردمی نیروهای انقلاب نیز شرکت میکند. او به نامه نیوز گفته: «ایشان یکی از محورهای اصلی جلسات شورای ائتلاف به حساب میآید و بعید به نظر میرسد که بخواهد فعالیت مستقلی داشته باشد.»
فعالیتهای انتخاباتی قالیباف به همین جا ختم نمیشود و نمیتوان انتشار خبر اخیر مبنی بر دیدار او با احمدینژاد را نادیده گرفت. گفته میشود که در آن ملاقات آقایان توافق کردهاند هر یک به راه خود رود اما به نقد از دیگری هم نپردازد! این گمانه یعنی ورود مستقل قالیباف و حضور طیف احمدینژاد در صحنه؛ قاعدتا وضعیت را برای اصولگرایان سخت و پیچیده میکند. رسیدن به وحدت در این شرایط دشوار خواهد بود.
سعید جلیلی دیگر چهره اصولگرایی است که ورودش به عرصه انتخابات 98 ایجاد وحدت را برای این جریان سخت و وضعیت را برای قالیباف پیچدیده میکند. جلیلی مورد حمایت پایداریچیها است و این پتانسیل را نیز دارد که بر سر ریاست مجلس رو در روی قالیباف ایستد. او نیز مثل قالیباف مدتها است مشغول کارهای انتخاباتی و تبلیغاتی است. از سخنرانیهای پیاپی گرفته تا سفرهای استانی و آن دولت سایه. تازهترین خبرهای درباره او اما حاکی از این است که قصد دارد به عنوان کاندیدای مشهد وارد میدان شود و در مجلس بعدی در کنار کریمیقدوسی، پژمانفر و دیگران قرار بگیرد. این در حالی است که قالیبافیها روی مشهد حساب ویژهای باز کرده بودند. اینطور که حمیدرضا ترقی، فعال سیاسی اصولگرا میگوید اما هنوز در این خصوص تصمیمی گرفته نشده است.
ترقی در گفتوگویی با «آزادی» گفت: « خبر کاندیداتوری آقای جلیلی از مشهد در همین حد خبر استو نمیتواند صحت آن را تایید یا تکذیب کرد. ما هم شنیدهایم.» وی در پاسخ به اینکه در صورت کاندیداتوری جلیلی از مشهد طیف قالیباف در این شهر بیشتر مورد استقبال قرار میگیرد یا لیست پایداری؟ گفت: « به هر حال هر دو طیف در مشهد زمینههایی دارند اما این شهر به شدت تحت تاثیر شورای هماهنگی اصولگرایان است و هنوز در این باره تصمیمی گرفته نشده است. به اضافه اینکه بعید میدانم هر دو این افراد از مشهد کاندید شوند».
ترقی با اشاره به اینکه «شورای هماهنگی هنوز به مصادیق و افراد وارد نشده و به خاطر زیاد بودن تعداد رسیدن به جمعبندی زمانبر است» گفت: « به هرحال در ابتدا خود جلیلی باید تصمیم بگیرد که ما نشیندهایم که تصمیم روشنی گرفته باشد. قبلا قرار بود که از قم بیاید اما ظاهرا منتفی شده و افراد دیگری برای ورود از قم معرفی شدهاند اما هنوز این احتمال وجود دارد که از بیرجند یعنی خراسان شمالی وارد شد.»
وی افزود: «ظاهرا قرار شده که شورای هماهنگی خراسان با ایشون (جلیلی) جلسه داشته باشد اما درباره اینکه ممکن است از تهران کاندید شود یا خیر، اطلاعی ندارم.»
سایر دانههای تسبیح
اصولگرایان به گفته خودشان به اندازه دانههای تسبیح کاندید دارند و اگر بخواهند همه را پشت سر هم ردیف میکنند. از رضایی و بذرپاش گرفته تا دیگران . هیچ یک از این دانهها اما به اندازه لاریجانی، قالیباف و جلیلی تعیین کننده نیست. سرنوشت سیاسی هیچ یک از این دانه هم به اندازه این سه بهم گره نخورده است. تصمیم نهایی جریان اصولگرا درباه نقش و جایگاه هریک از این افراد در انتخابات پیش رو گرفته نخواهد شد قبل از آنکه این جریان درباره سازوکار وحدت آفرین خود به یک نتیجه و تصمیم روشن برسد. به عبارت دیگر قصه بلاتکلیفی اصولگرایان سر دراز دارد و بعید است که تا قبل از هفتههای منتهی به انتخابات نه سرانجام رسد.
آب در هاون می کوبید.