به گزارش
«آزدی»، علی کوزه گر نوشت: پس از مطالبه مجدد و اخیر به حق استاد پناهیان در خصوص اینکه آراء نمایندگان ملت باید در پیشگاه مردم علنی شود و مردم حق دارند بدانند وکیلشان با مورد وکالت، دقیقا چه رفتاری کرده است؛ موجهایی در افکار عمومی جامعه به حرکت درآمد و عدهای در حمایت و عدهای دیگر بر علیه این خواسته به حق و مردمی برخواستند.
در این میان عدهای از نامزدهای ورود به مجلس و نمایندگان فعلی با این موج همراه شدند و اعلام حمایت کردند. از کسانی که پیش از این، افتخار پوشیدن ردای نمایندگی ملت را داشتهاند و امروز در صف حمایت کنندگان از شفافیت قرار دارند توقع میرود با شهامت، رای خود را در مسائل کلان ملی و بین المللی اعلام کنند و خیلی صریح بگویند در خصوص مثلا برجام، طرح شفافیت، پالرمو و ... دقیقا چه رایی داده اند.
اگر چه ابزاری برای تشخیص صحت گفته نماینده فعلا در دسترس نیست، ولی حداقل از اینکه خدای نکرده برخی در هر جمعی رنگ همان جمع را به خود بگیرند محافظت میشود. اما مطالبه شفافیت فقط در اعلام آراء نباید متوقف بماند.
در بسیاری از کشورهای دنیا، کل حسابهای مالی ستادها کاملا شفاف هستند. نباید این طور باشد که مثلا کسی میلیونها دلار کالایی را با ارز دولتی وارد کند و در بازار آزاد بفروشد و عملا یارانهای که حق ۸۵ میلیون نفر بود را به حساب شخصی خود واریز نماید و سپس رندانه مثلا ۴ میلیارد تومان برای ستاد انتخاباتی یک نماینده مجلس هزینه کند.
خردلی از خروار مال نامشروع تحصیل شده اش کم نخواهد شد، ولی ممکن است این نمک گیر کردنها منجر به آن شود که مثلا خدای نکرده کارتل انحصار ورود یک کالای خاص، مثلا پارچه در اختیار یک فرد خاصی قرار بگیرد.
به این ترتیب زر و تزویر با هم همداستانتر میشوند و زور فراوانی هم خواهند یافت. البته هر چند بخش بزرگی از مردم هوشیار هستند و به خوبی بوی مشمئز کننده فساد را میفهمند. ولی هستند عدهای که اگر بدانند هزینههای چند ۱۰ میلیاردی ستادهای انتخاباتی برخی نمایندگان از چه محلهای کثیفی تامین میشود قطعا برخورد متفاوتی خواهند کرد و این گونه نخواهد بود که کسانی با کباب دادن و هدیههای ناچیز مادی اقدام به تغییر سرنوشت انتخابات کنند.
همچنین باید شفافیت در حمایتها و عزل و نصبها وجود داشته باشد. هر چند اصل، بر عدم تداخل قواست و نباید نماینده مجلس آن مقدار تزاحم در کار دستگاه اجرا ایجاد کند که استاندار و وزیر برای نصب مدیرکل مجبور باشد نظر نماینده را تامین کند و برای عزل معاون خودش بخواهد از نماینده مجلس اجازه بگیرد. ولی به هر حال این رویه غلط موجود است.
شفافیت حکم میکند که نمایندگان علنا بگویند در نصب معاونین و مدیران کل چه تاثیری داشته و در صواب و ثواب اقدامات آن منصوبین چه نقشی داشتهاند. همچنین مثلا اگر نماینده یا عضو شورای شهر به محلهای میرود و کلی توپ فوتبال و والیبال از طریق شهرداریها همراهش میروند و پشت سر آنها غلطک و قیر روانه ترمیم کوچهها میشوند این روابط باید مشخص باشد که کدام مدیر میانی در شهرداری با نظر کدام نماینده یا عضو شورا منصوب شده است.
این روابط باید مشخص باشد که کدام مدیر میانی در شهرداری با نظر کدام نماینده یا عضو شورا منصوب شده است. قطعا کسانی که در تامین هدیه برای دوره گردیهای تبلیغاتیِ سیاست پیشگان، سرِ کیسهی خزانه ملت را شل میکنند، آن میزان عملکرد منفی خواهند داشت که اگر مردم بدانند با حمایت این سیاست پیشگان بر سر کار آمده اند رأیهایشان را از آن سیاست پیشهی حیله گر، دریغ خواهند کرد.
خلاصه کلام اینکه شفافیت میبایست در شفافیت آراء متوقف نماند و در تمامی شئون نمایندگی و وکالت جاری شود.